فناوری مصرفکننده در حال بازگشت است و بنیانگذاران مصرفکننده مانند برین پاتنام با آن بازگشتهاند.
هنگامی که برین پاتنم آخرین شرکت خود، Mirror را به قیمت 500 میلیون دلار در آغاز همهگیری به Lululemon فروخت، برای این سردبیر به نظر میرسید که او شرکت تناسب اندام هوشمند را خیلی زود فروخته است.
در عوض، زمانبندی درخشان نشان داد. شوق تناسب اندام خانگی تقریباً به همان سرعتی که در سال اول قرنطینه به اوج خود رسید سقوط کرد. در همین حال، پس از یک سال به عنوان مدیر کل در Lululemon، پاتنم بینش های عملیاتی جدیدی داشت، یک پیروزی بزرگ در دستان خود بود، و یک ایده جدید که از آن زمان به یک شرکت جدید تبدیل شده است که در سال 2025 به طور عمومی راه اندازی می شود.
شرکت مخاطرهآمیز Lerer Hippeau قبلاً در یک دور رقابتی بسیار رقابتی برای آن استارتآپ مخفی شرکت کرده است - این شرکت سالها پیش نیز سرمایهگذاری 3 میلیون دلاری Mirror را رهبری کرد - و چهارشنبه شب در نیویورک، من با بن لرر، شریک مدیریت Lerer Hippeau نشستم. و پاتنام در مورد آنچه که در حال ساختن است صحبت کند. ما همچنین در مورد بازگشت گستردهتری صحبت کردیم که در نهایت برای فناوری مصرفکننده اتفاق میافتد – برخی از آن توسط بنیانگذارانی هدایت میشوند که آخرین موج استارتآپهای مصرفکننده موفق را رهبری کردند.
در ادامه گزیدههایی از آن گپ وجود دارد که برای طولانیتر شدن به آرامی ویرایش شدهاند. همچنین می توانید مصاحبه کامل را در ادامه مشاهده کنید.
بن لرر در نوشتن اولین چک:
زمانی که ما [در Mirror] سرمایه گذاری کردیم، براین یک نسخه نمایشی بسیار متقاعد کننده اما کاملاً بداخلاق داشت، که اساساً به نوعی شبیه یک آینه دو طرفه با یک صفحه کامپیوتر در پشت آن بود تا به شما نشان دهد که اگر بتواند یک آینه به نظر برسد. ده ها میلیون دلار برای تولید چنین چیزی جمع آوری کنید. واقعاً جالب است که او وسیلهای طراحی کرده بود که انحصاری او [خط بوتیک باشگاههای ورزشی در آن زمان] بود. . . و وقتی ما آن را دیدیم، کاملاً واضح بود که برین فقط یک سازنده تجاری باهوش نبود که یک مارک ورزشی خوب برای خودش ساخته بود، بلکه یک مخترع نیز بود. برین خیلی خیلی سریع ما را به دست آورد و شاید برای چند سال دیوانه به نظر می رسیدیم، اما در نهایت کمتر.
برین پاتنام در مورد فروش Mirror تنها چهار سال پس از تأسیس آن:
ما برای فروش نبودیم ما به دنبال خریدار نبودیم. ما به تازگی واقعا راه اندازی شده بود. اما ما با Lululemon یک همکاری طولانی مدت داشتیم. من حدود یک دهه با آنها در سالن های بدنسازی خود کار کرده بودم و زمان زیادی را با آنها سپری کرده بودیم، محتوا تولید می کردیم و رویدادهای جالبی را با آنها انجام می دادیم، و به نظر می رسید که برای ما مناسب است که بتوانیم واقعاً این کار را انجام دهیم. با سرعت و اطمینان به خانه های سراسر جهان آینه بزنید. ما واقعاً احساس میکردیم که این فرصتی است که نمیتوانیم از دست بدهیم.
در مورد اینکه آیا لرر در مورد آن فروش توصیه کرده است یا خیر، گفت:
من در مورد آن نظر داشتم ببینید، سرمایه گذاری یک تجارت خنده دار است به دلیل قانون قدرت و این ایده که شما قرار است این عکس های ماه را بگیرید و انبوهی از ضررها را خواهید داشت، اما بردهای بزرگ شما کل جهان را تغییر می دهد. من به قانون قدرت اعتقاد دارم، اما همچنین فکر میکنم که گاهی اوقات سرمایهگذاری تصمیمگیریهای تجاری بسیار ابتدایی، خوب و صحیح را از دست میدهد. و برخی از حقایق کلی در تجارت وجود دارد، مانند: وقتی دیگران حریص هستند بفروشید و وقتی دیگران ترسیدند بخرید. همیشه مجبور نیستید بارها و بارها و بارها به کازینو برگردید. در این مورد، وقتی برین آمد و گفت: "هی، من این پیشنهاد را دریافت کردم، من واقعاً به این فکر می کنم که آن را قبول کنم." این برای ما شگفت انگیز است و اگر از افراد دیگر [مانند سرمایهگذاران در مراحل بعدی با هزینههای متفاوت] بازخورد دریافت میکنید، خوشحالم که سعی میکنم مفید باشم، اما صادقانه بگویم که شما بسیار قویتر و قدرتمندتر از من هستید و خواهید کرد. مراقبت از این. برای یک یا دو سال بعد، فکر میکنم برین احتمالاً افرادی را پیدا کرده است که آن را حدس زدهاند، و حالا فکر میکنم مردم قوس کل دسته را میبینند و متوجه میشوند که این حرکت کاملاً درخشان بوده است.
پاتنام پس از آن به عنوان یک مدیر اجرایی در Lululemon کار کرد، که بعداً در Mirror نقش مهمی ایفا کرد :
سرمایه گذاری که من او را تحسین می کنم. . در آن زمان به من بيان کرد که باید بخشنده باشم و یاد بگیرم، که در طول زندگی شرکت شما، شرکت خود را می فروشید. شما آن را در قطعات کوچک می فروشید، یا آن را در قطعات بزرگتر می فروشید، اما همیشه شرکت خود را می فروشید. و بهترین کاری که وقتی تصمیم به فروش گرفتید، می توانید انجام دهید، این است که واقعاً تا آنجا که می توانید از این تجارتی که برای فروش به آن انتخاب کرده اید یاد بگیرید و سعی کنید با هدفی در این نقش جدید با هدف مقابله کنید. و این کاری است که من انجام دادم. و در سالی که آنجا بودم مقدار باورنکردنی یاد گرفتم و فوق العاده جالب بود. اما من فکر میکنم در نهایت، وقتی از یک بنیانگذار و مدیر عامل به طور مؤثر مدیر کل یک بخش میشوید، این یک تغییر بسیار بزرگ است و برای برخی افراد، این یک تغییر است. و برای من اینطور نبود. من واقعا یک سازنده هستم.
پاتنام در مورد اینکه چه چیزی او را به توسعه استارتاپ جدیدش سوق داد:
وقتی لولولمون را ترک کردم، واقعاً در مرحله متفاوتی از زندگی ام بودم. من از باردار شدن به بعد از آن صاحب دو فرزند شدم، و واقعاً، آنچه را که در آن مرحله برایم مهم بود، تحلیل کردم. آینه خیلی در مورد من بود. این بازتاب من بود، عملکرد من، این بود که خودت را بهتر کنی. در آن مرحله بعدی، زندگی من واقعاً بیشتر به خانواده و دوستانم و روابطم و چیزهایی که از نظر من مهم بود بود. من واقعاً در تلاش بودم تا با عزیزانم زمان با کیفیتی مانند دوران رشد خود پیدا کنم - می دانید، دور میز می نشستیم و غذا می خوردیم، یک بازی روی تخته بازی می کردیم، به صورت یکدیگر نگاه می کردیم. برای بچههای من که با iPad یا تلفنهای هوشمند بزرگ شدهاند، تجربه زمان با کیفیت چالشبرانگیزتر بود.
پس من واقعاً شروع به فکر کردن کردم که چگونه می توانم آنچه را که در Mirror یاد گرفتم استفاده کنم و آن درس ها را در مقوله بازی به کار ببرم؟ چگونه می توانم از فناوری برای ایجاد روابط و ارتباطات اجتماعی بهتر استفاده کنم؟ و این چیزی است که من اکنون روی آن کار می کنم. این یک شرکت سخت افزاری جدید مصرف کننده است، اما در فضای بازی به جای تناسب اندام، واقعاً به سمت نحوه گذراندن زمان با هم رو در رو می پردازد، جایی که فناوری تجربه نیست، بلکه واقعاً یک توانمند برای ایجاد روابط بهتر است.
پاتنام در پاسخ به این سوال که آیا محصول جدید او برای کودکان است (یا در جیب جا می شود یا آن را روی صورت خود می پوشاند)، پاسخ داد:
این برای همه است. این برای دوستان و خانواده هایی است که با هم وقت می گذرانند. این یک شرکت بچهها نیست، اگرچه امیدواریم شما با بچههایتان شرکت کنید. این یک شرکت آموزشی نیست، اگرچه ما امیدواریم که مردم آن را جالب، استراتژیک و خلاق بدانند، اما واقعاً در مورد استفاده از فناوری برای اتصال افراد به یکدیگر است. (در اینجا لرر اعلام کرد که توسط پاتنام به رازداری سوگند خورده است. )
پاتنام در مورد تلاقی هوش مصنوعی و سخت افزار و نرم افزار که برای بنیانگذاران و سرمایه گذاران به طور ناگهانی بسیار مهم به نظر می رسد:
من فکر می کنم ما در آستانه ورود به عصر طلایی سخت افزار هستیم. همه VC های اینجا بسیار هیجان زده خواهند شد که به زودی روی بنیانگذاران سخت افزار سرمایه گذاری کنند، امیدوارم [زیرا] چند چیز در حال رخ دادن است. آیفون 17 سال پیش عرضه شد و ما واقعاً از زمان Oculus تا به حال شاهد موفقیت سخت افزاری اصلی مصرف کننده نبوده ایم. من فکر می کنم فرصتی در بازار برای چیز جدیدی وجود دارد. بسیاری از اجزای اصلی این فناوریها بسیار بالغتر و در نتیجه مقرونبهصرفهتر میشوند، پس امکان ساخت، در مورد ما، فناوریهای نمایشگر، اکنون به روشی ممکن است که 10 سال پیش نبود. و سپس بدیهی است که هوش مصنوعی دری را برای نحوه تعامل ما با دستگاه هایمان باز می کند. پس طبیعتاً دستگاه های جدیدی در بازار وجود خواهند داشت. ما روی این ایده نه یک رایانه شخصی دیگر، بلکه یک دستگاه مشترک جدید در خانه شرط می بندیم، کاری که با Mirror انجام دادیم و دوباره در اینجا انجام می دهیم. این ایده که تکهای از فناوری وجود خواهد داشت که به گرد هم آوردن خانه و خانواده شما کمک میکند، جایی است که فکر میکنیم آینده در پیش است.
پاتنام در مورد تمرکز نکردن بیش از حد بر روی مشخصات فنی سخت افزار، اما تمرکز بیشتر بر تجربه کلی ایجاد شده، گفت:
اخیراً با فلسفه طراحی نینتندو آشنا شدم. آنها این مفهوم را دارند که از فناوری "پژمرده" با تفکر جانبی استفاده می کنند. پس ایده استفاده از فناوریهای بالغ، مقرونبهصرفهتر و در دسترستر است اما تجربهای واقعا جالب در اطراف آنها ایجاد میکند، و این همان کاری است که ما با Mirror انجام دادیم. این سخت افزار نسبتاً کالایی بود. این فناوری مرزی نبود. و [این] کاری است که ما اکنون دوباره انجام می دهیم.
لرر در مورد گرد هم آوردن خانواده و دوستان به عنوان یک موضوع سرمایهگذاری (در اینجا، این ویرایشگر استارتآپ جدید اندی دان، بنیانگذار Bonobos، Pie را مطرح کرد، که بر گرد هم آوردن افراد به صورت آفلاین تمرکز دارد)، لرر گفت:
من یک سرمایه گذار [در پای] هستم! ببینید، من بچههای جوانی دارم و همان چالشهایی را دارم که همه دوستانم دارند و همه دارند: همه ما به طرز ناامیدکنندهای به این دستگاهها معتاد شدهایم، و در سطح بالایی، به جایگزینهایی برای این اعتیاد و قالبهای جدید علاقهمندیم. سرگرمی یا فرصت هایی برای دور کردن مردم از صفحه نمایش یا بیرون از جهان. ما اخیراً یک معامله [مرتبط] انجام دادیم که هنوز در یک شرکت هوش مصنوعی لایه کاربردی در فضای سفر اعلام نشده است که من واقعاً از آن هیجان زده هستم. و ما همین هفته گذشته قراردادی را با یک شرکت لایه کاربردی دیگر در حوزه خودروهای پس از فروش اعلام کردیم، که در واقع بزرگترین حوزه سرگرمی در ایالات متحده است.
لرر با توجه به این احساس که «مصرفکننده» بهعنوان یک مقوله در حال بازگشت است - از جمله به لطف یک صندوق جدید 500 میلیون دلاری که هفته گذشته توسط شرکت معروف Forerunner Ventures با تمرکز بر مصرفکننده اعلام شد، گفت:
به عنوان یک صندوق، ما ابتدا موسس هستیم، اما همچنین ابتدا نیویورک هستیم، و [با] اولین نسل [بنیانگذار] نیویورک در اوایل دهه 2010، تعداد زیادی مصرف کننده، رسانه های زیادی وجود داشت. مقدار زیادی مستقیم به تجارت مصرف کننده. و چند روند وجود داشت که واقعاً آن را هدایت می کرد. شما ظهور آیفون و اپ استور را داشتید. شما در حال انفجار رسانه های اجتماعی و فرصت اکوسیستم تبلیغات آربیتراژ برای رفتن و جذب مشتریان سریعتر از همیشه بودید. شاید ظهور Shopify نیز زمان خوبی را برای ایجاد مشاغل مصرفی با تخیل گسترده ایجاد کرد.
در طول چهار، پنج، شش سال گذشته، تغییرات فناوری بزرگی که افراد را تشویق به انجام هر کاری کند، بسیار اندک بوده است. و من فکر می کنم که هوش مصنوعی همان کاتالیزور در حال حاضر است. ما شاهد یک گروه با کیفیت بسیار بالا از بنیانگذاران هستیم که می گویند، "اکنون زمان بازگشت به استخر است. " امروز چیزهایی ممکن است که شش ماه پیش یا یک سال پیش امکان پذیر نبودند، و شیب در حال حاضر از نظر استفاده از تخیل شما تند است. پس من بیشتر از مدتها قبل در مورد مصرفکننده هیجانزده هستم، که برای من واقعاً هیجانانگیز است زیرا این علاقه من است. من یک تجارت مصرف کننده ایجاد کردم. من عاشق سرمایهگذاری روی بنیانگذاران مصرفکننده هستم، و رک و پوست کنده بگویم، در چند سال گذشته بسیار بد بوده است.
ارسال نظر