متن خبر

جس لی از سکویا توضیح می دهد که چگونه استارتاپ های در مراحل اولیه می توانند تناسب محصول و بازار را شناسایی کنند.

جس لی از سکویا توضیح می دهد که چگونه استارتاپ های در مراحل اولیه می توانند تناسب محصول و بازار را شناسایی کنند.

شناسهٔ خبر: 469564 -




بنیانگذاران در مراحل اولیه ساخت استارتاپ خود ممکن است قبلاً یک راه حل قوی ایجاد کرده باشند، شکافی را در بازار شناسایی کرده باشند، یا ممکن است به سادگی انگیزه ای اجتناب ناپذیر و محرک برای ایجاد کسب و کار خود داشته باشند. در حالت ایده آل، آنها ترکیب خوبی از هر سه را دارند. اما آیا آنها تناسب محصول با بازار را دارند؟ و در واقع تناسب محصول با بازار چیست؟

سرمایه گذاران Sequoia، یکی از بزرگترین شرکت های سرمایه گذاری خطرپذیر جهان، چارچوب بسیار مفیدی برای پاسخ به این دو سوال ارائه کرده اند. این منظره را به سه کهن الگو تقطیر می کند.

"مو در آتش" تقریباً به این معنی است که استارتاپ شما به یک مشکل فوری رسیدگی می کند. برای مثال، یک استارت‌آپ امنیتی ممکن است در اینجا مناسب باشد، به‌خصوص اگر بتواند کسب‌وکار اولیه را با چتربازی برای رفع نقص یا مشکل دیگری که قبلاً در حال انجام است، برنده شود. یا به موج شرکت‌هایی فکر کنید که در زمان اوج کووید-19 به مشاغل و کاربران خدمات ارائه می‌دادند که ناگهان در محل خود پناه گرفتند و از خانه کار کردند.

"واقعیت سخت" به عنوان یک استارتاپ ترجمه می شود که یک مشکل موجود را بهتر از آنچه قبلاً وجود دارد حل می کند. Square که به عنوان یک محصول جدید در یک بازار به ظاهر قدیمی و اشباع ظاهر شد، نمونه خوبی از این موضوع است.

در نهایت، "چشم انداز آینده" به فناوری عمیق، عکس های ماه و محصولات خارج از میدان سمت چپ مربوط می شود. اینها شامل استارت‌آپ‌های کوانتومی می‌شود، اما همچنین آن‌هایی که ماشین‌های پرنده یا حتی وسایل نقلیه خودرانی را می‌سازند که در جاده‌های ما تردد می‌کنند (یا هر یک از فناوری‌هایی که برای ساخت چنین وسایل نقلیه‌ای مورد نیاز است).

هر یک از این کهن الگوها ذهنیت مشتری، وضعیت بازار رقابتی، اهداف محصول/فرصت کلی، چالش‌ها، نمونه‌هایی از کسانی که آن را درست انجام داده‌اند و آن‌هایی که انجام نداده‌اند و غیره خواهد داشت. شریک Sequoia، جس لی، متخصص در سرمایه گذاری در مراحل اولیه، در رویداد مرحله اولیه TechCrunch در بوستون در ماه آوریل، سخنرانی بزرگی در مورد این مفهوم ارائه کرد. Sequoia در اینجا نیز در مورد چارچوب نوشته است.

در مجموع، تئوری به این صورت است: همه استارت‌آپ‌ها، کم و بیش، در یکی از این سه کهن الگو قرار می‌گیرند، پس شناسایی کهن الگوی یک شرکت می‌تواند به تمرکز و توسعه آن کمک کند.

Sequoia به اندازه کافی از ساختار اطمینان دارد که از چارچوب در برنامه Arc خود استفاده می کند تا به بنیانگذاران در مراحل اولیه کمک کند تا بر نحوه ساخت خود تمرکز کنند. همچنین به شرکت کمک می کند تا سرمایه گذاری های بالقوه استارت آپ را ارزیابی کند. فراتر از آن، و به همان اندازه مهم، بنیان‌گذاران می‌توانند برای پیش‌بینی و بیان بهتر چالش‌ها و فرصت‌ها در فضای خود، بر یک کهن الگو تکیه کنند. این می تواند برای تصمیم گیری در داخل، البته، و همچنین برای جمع آوری کمک های مالی، مشارکت ها یا مشتریان مفید باشد.

در طول ارائه خود در مورد چارچوب، لی بيان کرد که سکویا در بین این سه دسته بندی مطلوبی ندارد.

لی گفت: «من فکر می‌کنم می‌توانید شرکت‌های بزرگی را در همه این دسته‌ها ایجاد کنید. با این حال، او اعتراف کرد که برخی از شرکت‌ها ممکن است جذب پول در شرایط فعلی را دشوار بدانند.

لی بيان کرد : برای فناوری عمیق و مهتاب - دو نوع استارت‌آپ رایج که در دسته «چشم‌انداز آینده» یافت می‌شوند - جمع‌آوری سرمایه در دوره‌ای با نرخ بهره صفر آسان‌تر بود، زمانی که سرمایه زیادی در جریان بود. من نمی‌دانم که آیا [آن شرکت‌ها] می‌توانستند به اندازه‌ای که باید [از همین حالا شروع به کار کنند] جمع‌آوری کنند تا بتوانند به جایی که الان هستند برسند.»

لی یکی از بنیان‌گذاران پلی‌ور بود که مکانیک اجتماعی و تجارت الکترونیک را با هم ترکیب می‌کرد – کاربران آن کلیپ‌های مد و محصولات را از سراسر وب ارائه می‌کردند و از آن محصولات برای جمع‌آوری تابلوهای خلق و خوی استفاده می‌کردند که بازاریابی وابسته زیربنای همه آن بود. Polyvore در نهایت توسط یاهو خریداری شد و او راه خود را از آن جدا کرد. او گفت، با این حال، تمرکز تجارت الکترونیک و مصرف‌کننده همچنان با او باقی مانده است، و گفت که با وجود چالش‌هایی که این روزها برای نفوذ به فضا وجود دارد، همچنان علاقه‌مند به تلاش برای یافتن برندگان جدید در آن دسته است.

او گفت: «هنوز می توان این کار را انجام داد. من احساس می‌کنم بسیاری از شرکت‌های مصرف‌کننده در دسته «حقایق سخت» قرار می‌گیرند، و من به‌ویژه کار با شرکت‌های مصرف‌کننده را دوست دارم. اما شما باید هم در بازاریابی مشکل خود و هم در بازاریابی راه حل و ساختن آن خوب باشید. پس برای درست کردن آن نیاز به مقدار زیادی است.

تقریباً شبیه کیمیاگری است. نمی‌توانم به شما بگویم که چند بنیانگذار را ملاقات کرده‌ام که می‌گویند، «آه، بله، من هم روی اسنپ چت کار می‌کردم. مانند، من نسخه خودم را داشتم. و به نظر شبیه بود، اما تعداد دقیق جزئیات به اسنپ‌چت اجازه می‌دهد که از بین برود.»

هیچ کدام از اینها به این معنی نیست که دسته سوم، "موی در آتش" دقیقاً آسان است. لی گفت: "شما باید بی رحمانه اعدام کنید." "[شما به] سرعت زیادی نیاز دارید تا از همه جلوتر بمانید."

نتیجه گیری او یکی از حیاتی ترین جنبه های ایجاد یک کسب و کار در مراحل اولیه را نشان می دهد. "من فکر می کنم کمی تناسب بنیانگذار-بازار وجود دارد که در هر یک از این دسته بندی های مناسب محصول-بازار قرار می گیرد."

خبرکاو

ارسال نظر




تبليغات ايهنا تبليغات ايهنا

تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به خبرکاو است و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است