در دنیای تجارت امروز ، هر دلار بیش از هر زمان دیگری اهمیت دارد. رکود اقتصادی کنونی، تنگنای بودجه، و رقابت برای مثبت بودن جریان نقدینگی، سازمان‌ها را وادار می‌کند تا بودجه‌ها و الگوهای مخارج را دوباره ارزیابی کنند. این امر مدیران مالی را وادار به صدور دستوراتی کرده است – کاهش هزینه نرم افزاری بین ۱۰ تا ۳۰ درصد.

بر اساس داده‌های موجود از پلتفرم شرکت من، هزینه‌های نرم‌افزاری اکنون سومین هزینه بزرگ سازمان‌ها است، درست بعد از هزینه‌های کارکنان و دفتر.

مدیران مالی باید از نزدیک با CIOها و روسای بخش ها همکاری کنند تا برنامه های هوشمندانه ای برای کاهش مخارج SaaS خود طراحی کنند و پول بیشتری را به دست آورند. در عین حال، کاهش هزینه های نرم افزاری نباید بر رشد شرکت تأثیر منفی بگذارد یا مانع از نوآوری شود.

هدف اصلی مدیران مالی باید شناسایی مکان‌هایی که هزینه می‌کنند، تشخیص دپارتمان‌هایی با بالاترین هزینه‌ها و شناسایی موارد استفاده کم و مازاد برنامه‌ها باشد.

من فکر می کنم رویکرد صحیح برای کاهش هزینه های SaaS شامل یک استراتژی مبتنی بر داده و متریک است. درک ROI برای هر فروشنده و ارزیابی هزینه SaaS به ازای هر کارمند، CFO و CIO را قادر می‌سازد تا ارزش واقعی نرم‌افزار و سرعت آن را به بهترین و پایین‌ترین خط شرکت اضافه کند. تجزیه و تحلیل هزینه به شما این امکان را می دهد که انتخاب های آگاهانه ای در مورد بهینه سازی هزینه داشته باشید.

هزینه نرم افزارهای معمولی در سازمان ها چگونه است؟

داده های ما نشان می دهد که بخش مهندسی بیشترین هزینه را می کند و پس از آن بازاریابی و فروش و سپس منابع انسانی قرار دارند. در حالی که بخش مهندسی بالاترین هزینه را با دلار می کند، این دپارتمان با بیشترین تعداد برنامه های SaaS نیست. این تمایز به تیم بازاریابی می رسد.

اعتبار تصویر: پایگاه داده CloudEagle

پس ، آیا باید از بخشی که بیشتر هزینه می کند بخواهیم هزینه ها را کاهش دهد؟

شاید بله، اما اجازه دهید ابتدا به میوه های کم مصرف نگاه کنیم – تیم های فروش و بازاریابی بیشترین تعداد برنامه های متروکه و کم استفاده را دارند.

تیم های فروش و بازاریابی باید به سرعت با تغییرات بازار و نیازهای مشتری در حال تحول سازگار شوند. آنها اغلب ابزارهای مختلفی را برای برآوردن خواسته های فوری خود به دست می آورند، و زمانی که این نیازها تغییر می کنند، اغلب به ابزارهای جدید منتقل می شوند که منجر به استفاده کم و ابزارهای اضافی می شود.

ثانیاً، مدیران مالی می‌توانند از داده‌های معیار برای اطمینان از همسویی هزینه‌هایشان با شرکت‌های هم‌اندازه استفاده کنند. بسته به اندازه شرکت و دپارتمان کارمند، شرکت ها به طور متوسط ​​۱۰۰۰ تا ۳۵۰۰ دلار برای ابزارهای نرم افزاری برای هر کارمند هزینه می کنند. مدیران مالی باید با تیم ها همکاری کنند تا فرآیند خرید را بهینه کنند و مخارج را کنترل کنند. اگر هزینه های شرکت شما با معیارهای معمولی همتایان مطابقت ندارد، ممکن است خوب باشد علت آن را تحلیل کنید.

خبرکاو