در عصر دیجیتال امروز، مرز بین فناوری شخصی و حرفه ای و در واقع زندگی شخصی و حرفه ای ما به طور فزاینده ای مبهم می شود. وقتی کارمندان در زندگی روزمره خود به فناوری براق و کاربرپسند درجه یک مصرف کننده عادت کرده اند، دیگر حاضر نیستند به ابزارهای تجاری منسوخ و منسوخ رضایت دهند. در نتیجه، برنامه‌های کاربردی تجاری (B2B) برای تکرار مدل‌های کسب‌وکار به مصرف‌کننده (B2C) در ظاهر و عملکرد خود سازگار می‌شوند.

از آنجایی که ارتباط به طور فزاینده ای شکل ضربه زدن، اسکرول و کشیدن انگشت را به خود می گیرد، این تغییر در انتظار به این معنی است که کسب و کارها باید به دنبال استفاده از فناوری هایی باشند که بیشتر شبیه محصولات شهودی و جذابی است که مصرف کنندگان به آن عادت کرده اند. در اینجا سه ​​دلیل وجود دارد:

1. کارمند امروزی از نظر دیجیتالی بومی است

فناوری درجه مصرف کننده با در نظر گرفتن کاربر طراحی شده است و بر سادگی، شهودی بودن و کارایی تمرکز دارد. هیچ دلیلی وجود ندارد که فناوری کسب و کار متفاوت باشد. هنگامی که کارکنان از ابزارهایی استفاده می کنند که این سطح از تجربه کاربر را در محیط حرفه ای خود منعکس می کند، می تواند منجر به افزایش بهره وری و رضایت شغلی شود.

در کسب‌وکارهایی که فناوری منعکس‌کننده رابط‌های بصری فناوری درجه یک مصرف‌کننده است، احتمال بیشتری وجود دارد که کارکنان آن را پذیرفته و با میل با آن درگیر شوند. با گسترش کار ترکیبی به این معنی که اکثر کارمندان در حال حاضر از طیف وسیعی از دستگاه ها و پلتفرم ها به صورت متقابل استفاده می کنند، چه شخصی و چه حرفه ای، تکرار یک تجربه مشابه در کانال های کاری، روند تحول دیجیتال را بسیار روان تر می کند.

برنامه هایی مانند MileIQ که مسافت پیموده شده را ردیابی می کند، در حال حاضر ارزش درگیر شدن با تجربه مصرف کننده را در محیط شخصی و حرفه ای برجسته می کند. در پایان هر بازه زمانی معین، کاربر می‌تواند تمام سفرها را تحلیل کند و برای مسافت پیموده شده کاری تند به سمت راست بکشد، و برای مسافت پیموده شده شخصی به چپ بکشد، تجربه‌ای که یادآور Tinder و سایر برنامه‌های دوستیابی است.

2. کسب و کار می خواهد کارکنان از فناوری آنها استفاده کنند

یکی از بزرگ‌ترین چالش‌هایی که کسب‌وکارها هنگام پیاده‌سازی فناوری جدید با آن مواجه هستند، پذیرش است. کارمندان اغلب در برابر تغییر مقاوم هستند، به خصوص زمانی که ابزارهای جدید پیچیده یا استفاده از آنها دشوار است. با این حال، برنامه های تجاری با ویژگی ها و رابط های آشنا می توانند به غلبه بر این مقاومت کمک کنند.

تجربه کاربری یکپارچه منحنی یادگیری را کاهش می دهد و به کارمندان اجازه می دهد تا به سرعت با ابزارها و فرآیندهای جدید سازگار شوند. این به نوبه خود هزینه های آموزشی را کاهش می دهد و اصطکاک ناشی از ادغام فناوری های جدید در جریان کار روزانه را کاهش می دهد و منجر به محیط کاری مثبت و کارآمدتر می شود. پیکربندی‌های یکپارچه داده‌های انتها به انتها همچنین می‌توانند وظایف ورود و پردازش داده‌ها را سرعت بخشند و می‌توانند مبنای یک تجربه شخصی‌سازی شده برای مصرف‌کنندگان یا کارمندان باشند.

ارتباطات همچنین اغلب در محل کار دیجیتالی یک نقطه گیر است، زیرا کارفرمایان ممکن است برای به دست آوردن نظارت بر گردش کار مشکل داشته باشند. با این حال، کارمندان به طور مداوم در زندگی شخصی خود در ارتباط هستند و یک جریان به ظاهر بی پایان از متن ها، اعلان ها و پیام های مستقیم را مدیریت می کنند. کسب‌وکارها می‌توانند با تکرار روش‌های ارتباطی خارج از محل کار، ارتباطات را تا حد زیادی بهبود بخشند. با بازی بر روی حافظه ماهیچه‌ای برای پاسخگویی به اعلان‌های شخصی از طریق فناوری و برنامه‌های پیام‌رسان، سازمان‌ها می‌توانند ارتباطات بیشتری را تقویت کنند، همکاری را تسهیل کنند و تصمیم‌گیری را آگاه کنند.

3. تجربه کاربری خوب می تواند به حفظ استعداد کمک کند

کارمند مدرن از ابزار کار خود همان سطح از راحتی و کارایی را انتظار دارد که از دستگاه های شخصی خود انتظار دارد. با این حال، عملکرد، در عین با اینکه مهم است، تنها یک تکه از پازل است، با تجربه کاربری که به همان اندازه نقش مهمی در فناوری B2B ایفا می کند. کارمندان می خواهند بتوانند به راحتی به اطلاعات دسترسی داشته باشند، بدون در نظر گرفتن اینکه در دفتر هستند یا از راه دور کار می کنند، با همکاران خود به طور یکپارچه همکاری کنند و وظایف را به نحو احسن انجام دهند.

کسب‌وکارهایی که نمی‌توانند این انتظارات را برآورده کنند، در معرض خطر از دست دادن استعداد در مقابل رقبای هستند که محیط کاری مدرن‌تر و کاربرپسندتری ارائه می‌دهند. مانند اپلیکیشن‌های مصرف‌کننده که می‌خواهند تعداد کاربران را برای افزایش تبلیغات یا خرید درآمد افزایش دهند، کسب‌وکارها نیز می‌خواهند تعداد کاربران را افزایش دهند تا کارایی و بهره‌وری را افزایش دهند تا بازده سرمایه‌گذاری خود را درک کنند. از طریق سرمایه‌گذاری در فناوری که احساس می‌کند فناوری درجه یک مصرف‌کننده است، کسب‌وکارها می‌توانند استعدادهای برتر را جذب و حفظ کنند، کارکنان را درگیر و با انگیزه نگه دارند، به‌ویژه زمانی که چنین پیشرفت‌هایی به‌طور جامع برای ارائه یادگیری، توسعه و آموزش در کنار مدیریت گردش کار اجرا می‌شوند.

در نهایت، نیاز به فناوری کسب و کار برای احساس فناوری در سطح مصرف‌کننده بیش از یک روند ساده، یک ضرورت برای موفقیت در چشم‌انداز رقابتی امروز است. با اولویت دادن به تجربه کاربر، افزایش نرخ پذیرش، ایجاد نوآوری و برآورده کردن انتظارات کارکنان، کسب‌وکارها می‌توانند محیط کاری مولد، کارآمد و لذت‌بخش‌تری ایجاد کنند.

ما بهترین نرم افزارهای مدیریت پروژه را فهرست می کنیم .

این مقاله به عنوان بخشی از کانال Expert Insights TechRadarPro تهیه شده است که در آن بهترین و باهوش ترین ذهن ها در صنعت فناوری امروز را معرفی می کنیم. نظرات بیان شده در اینجا نظرات نویسنده است و لزوماً نظرات TechRadarPro یا Future plc نیست. اگر علاقه مند به مشارکت هستید، اطلاعات بیشتری را در اینجا بیابید: https://www.techradar.com/news/submit-your-story-to-techradar-pro