برای مدت طولانی، پاسخ پیش فرض برای مقابله با پویایی بازار در حال تغییر، اختلالات و تقاضاهای مشتری، تحول دیجیتال (DX) بوده است. اما در حالی که بهره وری و بهره وری از طریق برخی از این تلاش ها به دست آمده است، اشتباهات متعددی نیز در این مسیر مرتکب شده اند. بسیاری از کسبوکارها در تلاش هستند تا به ثمر بنشینند، با دادههای یک IDC InfoBrief که توسط Endava حمایت میشود، نشان میدهد که نیمی از پروژههای DX انجام شده در سال گذشته نتوانستهاند به نتایج و اهداف مورد انتظار خود دست یابند. علاوه بر این، پیامدهای مالی مهم شکستها نیز اضافه شده است، زیرا 59 درصد از سازمانها معتقدند که سرمایهگذاری در پروژههای DX به هدر رفته است.
زمانی که اکثریت آن سازمانها خود را در درجه اول دیجیتالی میدانند، این نتایج غافلگیرکننده خیرهکننده هستند.
وقتی عمیقتر در تأثیر ضربهای ابتکارات ناموفق غوطهور میشویم، تأثیر واقعی انسانی نیز آشکار میشود. این فقط زمان کسب و کارها برای بازاریابی و بلوغ دیجیتالی نیست که آسیب می بیند. شکستها همچنین منجر به ناامیدی کارکنان (56%)، خروج کارکنان از کسبوکار (50%) و محیط کاری کمتر هیجانانگیز و محرک برای تیمها (44%) شده است. همه اینها به شرکتهای در حال حاضر در شرایط سخت اقتصادی فشار میآورد و به نیاز فوری برای تغییر تمرکز اشاره میکند. به بیان صریح، شرکت ها باید از اتلاف وقت و تلاش خودداری کنند و شروع به قرار دادن افراد در مرکز استراتژی های خود کنند.
برای بهترین نتیجه روی افراد سرمایه گذاری کنید
اغلب اوقات، رویکردهای DX از تمرکز بر موارد مهم غفلت میکنند - کارمندانی که از آن فناوریها استفاده میکنند. از این گذشته، آنها کسانی هستند که در نهایت ارزش گفت ه دارند و وظیفه دارند ابتکارات دیجیتالی را به نتایج مطلوب تجاری برسانند. با این حال، وقتی راهحلهای دیجیتال در سیلوها ساخته میشوند، بدون توجه واقعی به نحوه تعامل مردم با آنها، پتانسیل آنها کاهش مییابد و کارمندان از تعامل خارج میشوند.
CTO اندوا.
دادههای اخیر این تصور را تأیید میکند که رهبران کسبوکار اهمیت خرید کارمندان را به شدت دست کم گرفتهاند، زیرا در یافتههای IDC از آن به عنوان دلیل اصلی شکست طرحهای DX یاد شده است. به طور مشابه، فقدان همکاری بین بخشهای مختلف در یک سازمان و نظرات متناقض مدیریت نیز به عنوان دلایل اصلی ذکر شد، که نشان داد تلاشهای دیجیتالیسازی نه تنها نتیجه معکوس دارد زیرا ابزارها با مردم برخورد نمیکنند، بلکه در انجام آن نیز شکست میخورند. سازگاری با پویایی های داخلی تیم بدون حس همکاری و ارتباط قوی، مشکلات پروژه های دیجیتال تشدید می شود و ذینفعان ارتباط خود را قطع می کنند.
با این حال، در حالی که واضح است که رویکرد اول کارمند عنصر گمشده برای موفقیت است، این نمی تواند صرفاً یک فکر بعدی باشد. کسبوکارها باید به طور فعال کارکنان را در تمام مراحل دیجیتالیسازی – از برنامهریزی گرفته تا طراحی، اجرا و بهبودهای مداوم، درگیر کنند. این امر مستلزم درک واقعی همه نیازهای کارکنان در سراسر کسب و کار و همچنین تجهیز آنها به آموزش و مهارت لازم برای مدیریت مؤثر ابزارها و احساس قدرت توسط آنها است.
همان IDC InfoBrief همچنین نشان داد که کسبوکارها شکافهای موجود در آموزش و همکاری کارکنان را تأیید میکنند و بیان میکند که سرمایهگذاری بیهوده روی DX بهتر است در جای دیگری هزینه شود، از جمله برای ارتقای مهارت کارکنان و بهبود ارتباطات داخلی. با این حال، تحول دیجیتال و ارتقاء مهارت نباید متقابلاً منحصر به فرد باشند. در عوض، آموزش باید در مدیریت مداوم و بهبود ابتکارات DX ضروری باشد.
اتخاذ این ذهنیت انسان محور از همان ابتدا نه تنها با بهره مندی افراد از فناوری ها از سرمایه گذاری بیهوده جلوگیری می کند، بلکه باعث ایجاد نوآوری و خلاقیت در فرهنگ سازمان می شود. به این دلیل که ایجاد یک رویه ثابت برای به اشتراک گذاشتن دانش کارکنان را قادر میسازد تا در موفقیتآمیز کردن فناوریها مشارکت کنند و در عین حال آنها را قادر میسازد تا راههایی را برای بهبود راهحلها پیدا کنند، زیرا محیط و بازار اطراف آنها به طور اجتنابناپذیر تکامل مییابند. این مهارت ها و دیدگاه های متنوع کارمندان است که فناوری ها را زنده می کند.
فناوری شما به اندازه افراد شما خوب است
با افزایش نگرانی ها در مورد پیشرفت هوش مصنوعی و خطرات بالقوه مرتبط، و همچنین تغییر پویایی قدرت از کارفرما به کارمند، نیاز به رویکرد اول مردم برای به کارگیری فناوری تنها تشدید خواهد شد. به عنوان مثال، کارمندان برای اطمینان از اینکه ابزارهایی مانند هوش مصنوعی مولد به طور مسئولانه برای جلوگیری از تداوم عدم دقت و تعصب در مدل ها استفاده می شوند، ضروری خواهند بود. به این ترتیب، پرورش تعامل با راهحلهای دیجیتال همچنین به معنای ایجاد یک محل کار است که در آن افراد میتوانند به طور فعال مسائل را شناسایی کنند و به طور استراتژیک در مورد نحوه بهترین استفاده از چنین راهحلهایی فکر کنند، در مقابل پذیرش منفعلانه خروجیهای آنها.
با استفاده از ویژگی های انسانی مانند خلاقیت و تفکر انتقادی در کنار راه حل های دیجیتال، کسب و کارها قادر خواهند بود پایه های انعطاف پذیری واقعی را ایجاد کنند. این رویکردی است که در نهایت از کارهای رضایتبخشتر و جالبتر برای کارمندان پشتیبانی میکند و به نوبه خود از تلاشهای حفظ استعداد و کسب حمایت میکند. شما میتوانید پیچیدهترین فناوریها و نوآوریهای جدید را داشته باشید، اما اگر روی افراد خود سرمایهگذاری نکنید و خرید کارمندان را در اولویت قرار ندهید، در این صورت پول میسوزانید.
ما بهترین نرم افزارهای منابع انسانی را فهرست کرده ایم .
این مقاله به عنوان بخشی از کانال Expert Insights TechRadarPro تهیه شده است که در آن بهترین و باهوش ترین ذهن ها در صنعت فناوری امروز را معرفی می کنیم. نظرات بیان شده در اینجا نظرات نویسنده است و لزوماً نظرات TechRadarPro یا Future plc نیست. اگر علاقه مند به مشارکت هستید، اطلاعات بیشتری را در اینجا بیابید: https://www.techradar.com/news/submit-your-story-to-techradar-pro
ارسال نظر