ویجیاتو: بررسی بازی Stellar Blade – آخرالزمان به روایت حوا
در چند سال اخیر، کشور کره جنوبی سرمایهگذاری بزرگی بر صنعت بازیهای ویدیویی خودش انجام داده و تلاش دارد تا علاوه بر بازار بازیهای موبایلی، حرفی در بازار بازیها با بودجه کلان (AAA) هم داشته باشد. نتیجه این سرمایهگذاری در دو سال اخیر نمود بیشتری داشته و پارسال عنوان Lies of P منتشر شد و امسال نوبت به Stellar Blade رسیده است. استلار بلید ابتدا با نام رمز Project Eve معرفی شد و قرار بود عنوانی میاننسلی و مولتیپلتفرم باشد. اما حالا بازی با همراهی و ناشری سونی و به صورت انحصاری برای کنسول PS5 منتشر شده و همین موضوع نشان میدهد که استودیوی سازنده یعنی Shift Up اهداف بزرگی برای این بازی داشته است. اما سوال اینجاست که آیا Stellar Blade میتواند خودش را به عنوان یک اثر موفق به مخاطب ثابت کند؟ با تحلیل ویجیاتو از این بازی همراه باشید.
داستان بازی Stellar Blade در آیندهای دور و در یک جهان آخرالزمانی روایت میشود. جایی که موجوداتی بیگانه به اسم نیتیبا (Naytiba) به زمین حمله کردند و زیستگاه انسان را به تسخیر خود درآوردند. با این اتفاق، گروهی فرازمینی که به عنوان فرشتگان زمین شناخته میشوند، عملیات نجات این سیاره را آغاز میکنند و خودشان را به زمین میرسانند. اما این عملیات نجات، چندان خوب پیش نمیرود و اعضای مهمی از این گروه در مبارزه با بیگانگان کشته میشوند. پس از یک نبرد سخت، فقط یک مبارز از مرگ در امان میماند و او کسی نیست جز ایو (EVE – که در برخی مراجع به حوا هم ترجمه میشود)؛ کاراکتر اصلی داستان استلار بلید که کنترلش را برعهده داریم. حال ایو به همراه بازماندگان زمین که تعدادی اندک هم هستند، وظیفه دارد تا با شکست بیگانگان، راهی برای نجات زمین پیدا کند.
افتتاحیه و دقایق ابتدایی بازی، شروعی طوفانی به مانند فیلمهای اکشن هالیوودی دارد و بازیکن در همان ابتدای کار با یک باسفایت قدرتمند روبرو میشود و شاهد یک اتفاق مهم داستانی خواهد بود. پس از این شروع طوفانی، ریتم روایی افت محسوسی دارد و داستان در ادامه و به خصوص در ساعات ابتدایی، قدرت روایی و کشش خودش را از دست میدهد. یکی از عوامل مهم افت ریتم روایت، دیالوگنویسیهای کلیشهای، پرداخت کم به کاراکترها و البته صداپیشگی ضعیف بازیگران است؛ بهگونهای که به سختی میتوان با کاراکترهای بازی ارتباط برقرار کرد و شخصیتپردازی آنها در ضعیفترین حالت ممکن قرار دارد. البته که باید اشاره کنم پس از گذشت تقریبا ۱۰ ساعت از داستان، پیچشهایی در روایت اتفاق میافتد و پس از این رویداد، ریتم روایی بهتر میشود و خط داستانی و هدفش جان تازهای میگیرد. در ساعات نزدیک به پایان بازی هم اتفاقات مهمی در بازی میافتد و بازیکن در موقعیتهای جذابی قرار میگیرد.
بازی Stellar Blade سه اندینگ متفاوت دارد و روند بازی و روایت در ساعات پایانی بسیار بهتر از قبل میشود، با این اوصاف میتوان با ارفاق نمره قابل قبولی به داستان استلار بلید داد. با این حال داستان استلار بلید آنچنان بهیادماندنی و تاثیرگذار به اندازه عنوانی مثل Nier Automata (که به وضوح منبع الهام بازی بوده است) نیست و مشخص است که سازندگان تمرکز بیشتری بر مبارزات بازی داشتند و شاید داستان اولویت دوم بوده است. ایو به عنوان پروتاگونیست چندان کاراکتر ماندگاری نیست و کاراکتر فرعیای مثل آدام هم هیچوقت تبدیل به چهرهای بهیادماندنی نمیشود؛ اگرچه که این مورد کمتر درمورد کاراکتر لیلی صدق میکند و او شخصیت متفاوتتری نسبت به بقیه دارد و شاید بتوان بيان کرد بهترین کاراکتر بازیست. آدام و لیلی تنها به طریق Drone با ایو ارتباط دارند و معماها و نکات مهم مکانها را اطلاع میدهند.
به بخش مبارزات بازی بپردازیم. در نگاه اول به نظر میآید که استلار بلید اثری هک اند اسلش است؛ اما به محض اینکه کنترل ایو را برعهده میگیرید، متوجه میشوید که با سیستم مبارزات متفاوتی طرف هستید و تازه در آنجا المانهای سولزلایک خودشان را نشان میدهند. طراحی مبارزات استلار بلید چیزی مابین سبکهای هک اند اسلش و سولزلایک است. درست است که این دو سبک به لحاظ ساختار طراحی کاملا مقابل یکدیگر ایستادند اما استودیوی Shift Up توانسته مرز باریک بین این دو سبک را پیدا کند. هک اند اسلشها معمولا مبارزاتی سریع و متمرکز بر Combo دارند و از آنطرف سولزلایکها مبارزات کندتری دارند که زمانبندی در آنها اهمیت زیادی خواهد داشت. مبارزات Stellar Blade در فاز حمله کاملا سریع است و بازیکن با فراگیری برخی از فرمولها و پترنها میتواند دشمنان را به سریعترین شکل ممکن از پا دربیاورد. اما در کنار این موضوع مکانیزم دفاع، سرعت مبارزات را پایین میآورد و تمرکز بازیکن را به سمت زمانبندی و دفع حملات میبرد. این موضوع زمانی اهمیت پیدا میکند که مکانیزم پرفکت گارد (Perfect Guard) نقش مهمی در مبارزات خواهد داشت؛ این مکانیزم میتواند سپر دفاعی دشمنان را از بین ببرد و سپس میتوان ضرباتی تمام کننده به دشمنان بازی وارد کرد.
طراحی مبارزات بازی متفاوت از بازیهای همرده خودش است و این لزوما نکته منفی محسوب نمیشود. مبارزههای بازی تقریبا جذابیت خودش را تا ساعات پایانی حفظ میکند. از جمله ایراداتی که میتوان به سیستم مبارزات گرفت همان بحث سرعت است که بازیکن را در یک وضعیت متناقض قرار میدهد؛ بهطوریکه نه میتوان به صورت خیلی سریع به دشمنان ضربه زد و از کمبوها استفاده کرد و از آن سمت، استفاده از سیستم بلاک سرعت مبارزات و حرکت پروتاگونیست را به شکل عجیبی پایین میآورد. باید ساعتها بازی کنید تا کلیت سیستم مبارزه دستتان بیاید و در ساعات پایانی میتوانید به خوبی از مبارزات لذت ببرید. در اینجا باید به درون (Drone) مسلح هم اشاره کنم که مبارزات از راه دور را ممکن میکند و میتوانید با انواع مهمات، دشمنان را از بین ببرید.
در کنار نوار سلامتی، یک نوار دفاعی برای ایو وجود دارد که امکان دفع ضربات را فعال میکند و در صورت از بین رفتن آن امکان دفع هیچ حملهای را ندارید و کار سخت میشود. دو نوار توانایی دیگر هم با نامهای Beta و Burst وجود دارد که به شما اجازه میدهد تا ضرباتی متفاوت و قوی به دشمنان بازی بزنید. برای ارتقای این تواناییها هم باید از درخت توانایی (Skill Tree) استفاده کنید و قابلیتهای بیشتر را فعال و ضربات را قویتر کنید. بعدها هم یک توانایی دیگر اضافه خواهد شد (که بنا به دلایل داستانی از نام بردن آن معذوریم!) که میتواند کاراکترتان را برای مدت کوتاهی وارد یک فاز قدرتمند کند و دشمنان را بیرحمانه از پای دربیاورد. وجود این نوارهای توانایی، کمک زیادی به متنوع بودن مبارزات بازی کرده و تازگی آن را تا انتها حفظ خواهد کرد.
البته که Stellar Blade چندان هم تجربه راحتی نخواهد بود. گاهی اوقات ممکن است گذر از باسفایتها بسیار سخت و چالشبرانگیز باشد. بازیکنان میتوانند برخلاف اغلب بازیهای سولزلایک، سیستم درجه سختی بازی را تغییر دهند و به شکل راحتتری از سد دشمنان گذر کنند. البته بازی ایده جالبی در حالت Story Mode ارائه میدهد و بازیکنان باید در یک بازه زمانی کوتاه از Perfect Guard و Perfect Parry استفاده کنند (چیزی به مانند QTE) وگرنه باز هم از دشمن ضربه میخورد. اینکه سازندگان حتی در درجه سختی آسان هم بار چالشبرانگیز بازی را حفظ کردند، اتفاق جذابیست. در اینجا باید به طراحی بسیار خوب باسفایتها هم اشاره کنم؛ به طور کلی در Stellar Blade چهارده باسفایت وجود دارد که هرکدام از آنها طراحی منحصر به فردی دارند و از جمله نکات مثبت بازی محسوب میشود.
اغلب دشمنان بازی متناسب با اقلیمهایی که در آن قرار دارید طراحی شدند. به طور کلی در Stellar Blade هشت مکان متفاوت وجود دارد که هرکدام به لحاظ اقلیمی با یکدیگر تفاوت دارند. یکی از این مکانها، شهر زایان (Xion) است که تقریبا میتوان آن را هاب اصلی بازی دانست. در این شهر، میتوانید ماموریتهای فرعی را شروع کنید و با افراد حاضر در آنجا تعامل کنید یا از فروشندگان، وسایل موردنیازتان را خریداری کنید. متاسفانه یکی دیگر از ایرادات بزرگ، بیروح بودن شهر و شکل رباتگونه انپیسیه است. بازیکن میتواند با انپیسیهای شهر تعامل داشته باشند اما آنها در جواب شما، یک دیالوگ بسیار ساده و خالی از روح خواهند گفت. ماموریتهای فرعی هم صرفا به پیدا کردن آیتمها در مکانهای دیگر خلاصه میشود و تنوع چندانی ندارد؛ البته که برخی از آنها، تمرکز بیشتری بر داستان داشته اما کلیت آنها هم به پیدا کردن یک آیتم خاص خلاصه میشود و سازندگان ایدهای عمیقتر و متفاوت برای این بخش اجرا نکردند.
اما مشکلات طراحی جهانهای بازی فقط به شهر زایان خلاصه نمیشود. در بازی دو نقشه نیمه جهانِ باز (Semi Open World) هم وجود دارد که بازیکن میتواند آزادانه در آنها گشت و گذار کند و ماموریتهای فرعی را پیش ببرد و حتی برخی از باسفایتها را شکست دهد. یکی از مشکلات بزرگ این است که فاصله بین نقاط مهم نقشه بسیار زیاد است و بازیکن جز شکست دادن دشمنانی که در سر راه هستند، هیچ فعالیت دیگری برای انجام دادن ندارد. فاصلهی برخی از این نقاط بهقدری زیاد است که به تنهایی میتواند انگیزه بازیکن برای به انجام رساندن ماموریتهای فرعی را از بین ببرد. نقشههای جهانهای باز بیدلیل بزرگ و پوچ است. سازندگان میتوانستند با طراحی یک وسیله نقلیه رفتن از یک نقطه به نقطه دیگر را جذابتر کنند. البته که کوچکتر کردن نقشه و هدفمند بودن گشت و گذار در محیط هم از جمله مواردیست که میتوانست به بخش اکسپلورینگ کمک زیادی کند و جهان بازی را پویاتر کند.
از دیگر المانهای سولزلایکی که در بازی وجود دارد، کمپها هستند که در حقیقت همان نقش بونفایر در سری دارک سولز را اجرا میکنند. به طوریکه با فعال کردن این کمپها، نوار سلامتی شما دوباره پر میشود، تمامی دشمنان ریاسپاون میشوند و البته مکانهایی برای ذخیرهسازی و فست تراول به وجود میآورد. همچنین در این مکان میتوانید مهمات خریداری کنید و تواناییهای کاراکتر را ارتقا دهید.
مدت زمان بازی
داستان اصلی: ۲۵ ساعت
۱۰۰ درصد: ۵۰ الی ۶۰ ساعت
از طرفی سیستم Fast Travel بازی هم به شکل عجیبی در بازی پیاده شده است. به طور مثال اگر بخواهید از شهر زایان به نقطهای از نقشه مکان Wasteland بروید، باید ابتدا به این مکان بروید و از طریق کمپهای آنجا به نقطه دلخواهتان سفر کنید. از دیگر اتفاقات عجیب این است که بازیکن در تمام مدت به نقشههای دیگر لوکیشنها دسترسی ندارد و فقط در صورت حضور در آن مکان میتواند نقشه بازی را مشاهده کند. این در حالیست که استلار بلید به عنوان یک اثر نسل نهمی منتشر شده و قاعدتا کنسول PS5 این توانایی را دارد مکانهای یک محیط متفاوت را به شکل سریعی پردازش کند. البته این از مواردیست که با انتشار یک آپدیت هم میتواند به بازی اضافه شود.
در طول بازی هم با پازلها و معماهایی مواجه میشوید که اکثر آنها به شکل خوبی طراحی شده و همگی متنوع هستند. بعضی از پازلها هم واقعا درگیرکننده هستند و میتوانند ذهن شما را به چالش بکشند. برخی از معماها هم وجود دارد که باید با استفاده از محیط، پاسخ آنها را بهدست بیاورید. به طور کلی میتوان بيان کرد که تنوع و طراحی پازلها به شکل خوبی انجام شده و نکته مثبتی در طول تجربه محسوب میشود.
بازی به لحاظ فنی، هیچ مشکل بزرگی ندارد و با اثر کمنقصی طرف هستیم. سازندگان از موتور گرافیکی آنریل انجین ۴ برای ساخت بازی استفاده کردند و کاملا سربلند هستند و با محیطهای زیبا و جلوههای بصری خوبی طرف خواهیم بود. از دیگر موارد فنی فیزیک فوقالعاده اجسام و کاراکتر است. از بارزترین نمونههایی که میتوان به آن اشاره کرد، فیزیک موهای کاراکتر ایو است که به شکل خوبی طراحی شده است. در کنار این موضوع بازیکنان میتوانند کاراکتر ایو را کاملا شخصیسازی کنند و لباسهای زیادی را برای او آزاد کنند.
همچنین Stellar Blade سه آپشن مختلف برای اجرا کردن بازی در اختیارتان خواهد گذاشت. مود پرفورمنس فریم ریت بازی را به ۶۰ ارتقا میدهد و مود Fidelity هم فریمریت را به ۳۰ فریم کاهش و بخشهای گرافیکی بازی را ارتقا خواهد داد. در این میان یک آپشن به نام Balance هم وجود دارد که تجربه بازی را روی فریمریت ۴۵ ممکن میکند و برخی از امکانات گرافیکی بازی را فعال میکند. وجود آپشن سوم، نمونهی جدیدی از اجرا کردن بازیها بود و البته از آنجا که با بازی سریعی طرف هستیم، تجربه بازی روی مود فیدلیتی تقریبا غیرممکن است.
موسیقیهای بازی همخوانی زیادی با فضای داستانی دارد اما نمیتوان ترانهای از آن یافت که بتواند برای همیشه ماندگار باشد. اما موسیقی باسفایتها ریتم خوبی با مبارزات پیدا میکنند و در کل کاری که باید را به خوبی انجام میدهد.
بازی Stellar Blade اثری شگفتانگیز و تازه نیست و حتی به سختی میتوان آن را یک اثر کاملا نسل نهمی دانست. با این حال این بازی تلاش زیادی میکند با الهاماتی که داشته، اثر متفاوتی باشد و سعی دارد حال و هوای خاص خودش را داشته باشد و به نظرم در این امر موفق شده است. اگرچه که بازی میتوانست مدت زمان کمتری هم داشته باشد اما احساس میکنم تگ هفتاد دلاری بازیهای نسل نهمی باعث شده تا سازندهها ایدههایی را در نظر بگیرند که اجرا کردن آن به توانایی و زمان بیشتری نیاز داشته است. استلار بلید یک اثر خوب است اما همچنان جای زیادی دارد که به اثر بهتری تبدیل شود. بازی فراز و نشیبهای زیادی را طی میکند تا به خط پایان برسد؛ اما همچنان ممکن است که مخاطب خاص خودش را داشته باشد و به دل بسیاری بنشیند و به همان اندازه ممکن است به اثری ناامیدکننده تبدیل شود.
این بازی با توجه به کد ارسالی ناشر Sony Interactive Entertainment برای ویجیاتو بر کنسول PS5 تحلیل شده است.
خلاصه بگم که…
استلار بلید بازی خوبیست اما میتوانست بهتر هم باشد. بازی فراز و نشیبهای زیادی را میگذراند اما با وجود ایرادات و مشکلاتی تاثیرگذار، تجربه سرگرمکننده و متفاوتی را در اختیار شما میگذارد.
نمیخرمش…
پیشنهاد این بازی با قیمت هفتاد دلار کمی دشوار است و شاید با یک تخفیف خوب ارزش خرید داشته باشد. بازی حال و هوای خاص خودش را دارد و تجربهای سخت و چالشبرانگیز خواهد بود. اگر با این موارد مشکل دارید، باید از خیر خریدش بگذرید.
امتیاز ویجیاتو75
خبرکاو
ارسال نظر