بیش از 1000 دانشجوی لیسانس در بریتانیا توسط موسسه سیاست آموزش عالی (HEPI) مورد تحلیل قرار گرفتند و 53 درصد اعتراف کردند که از ابزارهای محبوب هوش مصنوعی مانند ChatGPT یا تقلیدکنندگان بیشماری آن برای ایجاد محتوا، تولید ایده یا هر دو استفاده میکنند.
گاردین بیت بعدی را کاملاً بیان میکند، پس من میخواهم از آنها نقل قول کنم: «فقط 5 درصد اعتراف کردند که متن تولید شده توسط هوش مصنوعی ویرایشنشده را در ارزیابیهای خود کپی و چسباندهاند.»
درست است، پس ریاضیات قویترین نقطه قوت هر کسی نیست که به یک نتیجهگیری سریع بپردازد، اما حداقل 50 دانشآموز و تقریباً به طور قطع کمتر از 100 دانشآموز است. درست است، این حجم نمونه یک مطالعه است، اما حجم نمونه آن نیز بزرگ است. .
همچنین این اولین بار نیست که مطالعاتی مانند این انجام می شود و باعث می شود تا در مورد چگونگی تضمین یکپارچگی تحصیلی در عصر هوش مصنوعی تجدید نظر شود. اما اگر هوش مصنوعی بتواند مدارک و دوره های دانشگاهی را زیر پا بگذارد، آیا این بدان معنا نیست که آنها دیگر برای هدف مناسب نیستند؟ آیا مربیان نباید سازگار شوند؟
انطباق با هوش مصنوعی در آموزش
خوب، آنها ممکن است این کار را انجام دهند. من در حال خواندن یک مقاله Wired (paywall) مربوط به بیش از یک سال پیش در زمان نوشتن هستم، و درک نقش هوش مصنوعی در سرقت ادبی کمی ناامیدکننده است: بسیاری از ابهامات در مورد "هوم، اگر کامپیوتری محتوا را تولید کرده باشد، آیا اینطور است؟" یک سرقت ادبی است، و واقعاً درک نمی کنیم که «AI»، همانطور که ما آن را در این زمینه می شناسیم، فقط رایانه ای است که به اجبار با یک مجموعه تولید شده توسط انسان (و اغلب خود ناقض حق چاپ) تغذیه شده است، نه یک موجود واقعی.
اما مربیانی که در مقاله گاردین نقل شده اند به نظر کاملاً فعال هستند، موارد زیر را امتحان کنید:
من سیاستی را برای گفتگوهای بالغانه با دانش آموزان در مورد هوش مصنوعی مولد اجرا کرده ام. آنها نحوه استفاده از آن را با من در میان می گذارند.» [دکتر آندرس گواداموز، خواننده حقوق مالکیت معنوی، دانشگاه ساسکس] گفت.
مربیان بریتانیا نیز از وجود هوش مصنوعی سود می برند. گاردین می نویسد که 58 مدرسه متوسطه در یک پروژه تحقیقاتی توسط بنیاد وقف آموزش (EEF) ثبت نام کرده اند که در آن معلمان برنامه های درسی را با هوش مصنوعی ایجاد می کنند.
در این گزارش چیزی از نحوه برخورد اساتید با آن بیان نشده است، اما از آنجایی که اعضا و نمایندگان دو اتحادیه اصلی آموزش عالی در بریتانیا، اتحادیه دانشگاه و کالج (UCU) و UNITE، به احتمال زیاد اینطور هستند. از زمانی که دانشجو بودم درگیر نبرد با دانشگاه ها بر سر حقوق و شرایط کار بودم و به نظر می رسد دوباره شروع به کار کند . هر چیزی که بار را سبک کند.
همه اینها بسیار دلسوزانهتر به نظر میرسند تا اینکه هوش مصنوعی را دجال معرفی کنیم، و دانشآموزان را با لکههایی در سوابق تحصیلیشان تهدید کنیم، بدون اینکه تلاشی برای آموزش دادن به دانشآموزان در مورد اینکه هوش مصنوعی چیست یا انجام میدهد.
علیرغم حکایتی از یک دانشجوی واقعی که در مورد ضعیف بودن ChatGPT در تولید مطالب آکادمیک جذاب، چه برسد به اطلاعات آگاهانه، صحبت می کند، به نظر می رسد که لحن کلی آن قطعه قدیمی Wired باشد. به هر حال آن را
شکستن حکایت شخصی
من میتوانم از دایره جادویی اینجا بیرون بیایم، اما به طور رسمی، در Future PLC، شرکت مادر TechRadar Pro، من یک نویسنده جوان فارغالتحصیل هستم. دانشگاه رفتن من، در زمانی قبل از هوش مصنوعی، اساساً دلیلی است که میتوانم نظرات قوی صنعتی را ثبت کنم که تفاوت قابلتوجهی با وضعیت موجود ندارند.
من همچنین یک مخالف کاملاً جدی "هوش مصنوعی" مولد هستم. به طور کلی، این روشی برای شستن نقض حق چاپ، رقیق کردن کار افراد، و ساختن یک نوع نثر خوشمزه پنیر سوئیسی است. بازیگران بد (از جمله، مطالعه HEPI) به این مورد آخر «توهم» میگویند، اما فکر میکنم من آن را «دروغگویی» بنامم.
در مورد تولید محتوای نوشتاری، Future PLC در هنگام کشف سرقت ادبی ، استفاده از هوش مصنوعی و قوانین را تحلیل می کند . با این حال، اکنون خودم را در یک مخمصه عجیب می بینم که… اهمیتی به استفاده از هوش مصنوعی ندارم؟ حداقل در حوزه آموزش و پرورش.
برایم مهم نیست که دانش آموزان از هوش مصنوعی برای گرفتن مدرک استفاده کنند
عنوان فریبنده، اما به این دلیل نیست که در سی ثانیه گذشته پولی تاریک دریافت کردهام که اکنون در مورد آینده هوش مصنوعی یا هر چیز دیگری فکر کنم، به این دلیل است که خوبی خالص هوش مصنوعی ثابت کرده است که سیستم آموزشی و روشی که در آن درک جهان کار شکسته می شود.
ما این هفته داستانی را در مورد اینکه چگونه اکثریت جوانانی که اکنون دارند برای تجربه شغلی مبارزه می کنند منتشر کردیم. من به شخصه با این موضوع مواجه شدم حتی دریافت این نقش «فارغ التحصیل» به اعتقاد من بیشتر به تجربه شغلی مرتبط من مربوط می شد که من کاملاً خودم را برای به دست آوردن آن تحقیر می کردم تا تکه کاغذی که از دانشگاهم برای ده ها هزار پوند و زحمت بی وقفه ام گرفتم.
خواندن آن من را خشمگین کرد و مرا به یاد اصول زیر انداخت که توسط تمدن مقرر شده است.
همه اینها برای گفتن این است که مدرک دانشگاهی آنقدر بی ارزش شده است، در عین حال چنان پیش نیاز زندگی کاری مدرن، که نه تنها به فاحش ترین کاربردهای هوش مصنوعی در آموزش عالی اهمیت نمی دهم، بلکه تا حدودی از این تعداد ناراحتم. دانش آموزانی که در این نوع استفاده درگیر هستند بالاتر نیست.
استفاده از هوش مصنوعی توسط دانشآموزان در ارزیابیها، درسهای دانشگاه را مانند آب ظرفشویی کسلکننده و بسیار گرانتر از دانشآموزان بهخاطر مجرمان سرسخت دانشگاهی نشان میدهد.
برخی از دانشآموزان خوب تست نمیدهند، یا چیزهای متفاوتی یاد میگیرند، یا فقط اینجا هستند، زیرا مطمئناً برای یافتن شغل به مدرک نیاز دارید. این یک سناریوی «میخ در یک سوراخ مربع» بود، حتی زمانی که آموزش عالی در دسترستر بود، اما اکنون موسسات دانشجویان را در وضعیت مشابهی قرار میدهند و در عین حال محدودیتهای مالی بیشتری را برای آنها قائل میشوند.
با توجه به این موضوع، من یکی را پیشنهاد می کنم:
الف) فقط كاغذ را به خاطر خدا به دانش آموز بدهید تا بتواند به زندگی خود ادامه دهد.
ب) شروع به حذف تدریجی «شما برای کار به مدرک نیاز دارید» به عنوان یک اصل فرهنگی تعبیه شده، اگر میخواهید افراد بدون توجه به کار، کار کنند.
دیگر اخبار
افشاگری رئیس سازمان برنامه و بودجه از سندسازی بانکها
ج) بازنگری فرآیند ارزیابی به گونهای که سبکهای یادگیری متعدد را مورد توجه قرار دهد و جرات کند واقعاً جالب باشد، که همچنین «ظهور هوش مصنوعی» یا هر چیز دیگری را خنثی میکند.
تجربیات من از اینکه کارفرمایان و مربیان به طور یکسان از نظر محتوای مدرک و ساختار مزاحم نیستند، مرا به این باور می رساند که اگر می توانستم از هوش مصنوعی در دانشگاه استفاده کنم، زندگی من به هیچ وجه تغییر معنی داری نمی کرد، به جز کاهش شدید مقدار زیادی مایع نخاعی از من خارج شد تا به اینجا برسم.
هوش مصنوعی، مانند همه چیزهایی که به دستور یک بازیگر مبهم و با انگیزه مالی به آن تبدیل شده است، کابوسآمیز و غافلگیرکننده است. با این حال، سیستم آموزشی نیز یک خلسه کابوس وار است و هوش مصنوعی به آشکار شدن آن کمک کرده است.
بیشتر بخوانید
در این یک سناریوی خاص، هوش مصنوعی آموزشی نیازی به مقررات ندارد، بلکه فقط کاری را که قرار است انجام دهد: پس زدن و بلوف کردن به شما. اگر این برای واجد شرایط بودن کاری که دانشجویان کارشناسی انجام می دهند کافی است (من آنجا بوده ام، بوده است و هست)، و پس آموزش عالی اتصال کوتاه همانطور که ما می شناسیم، پس هوش مصنوعی برای یک بار هم که شده مشکلی نیست و بچه ها ممکن است در واقع خوب باش
راه حل های قابل اجرا وجود دارد
برای اینکه در ارائه راهحلهای واقعبینانهتر از «معکوس کردن دهههای تجاریسازی آموزش عالی از طریق قانونگذاری با قوانین بیشتر» راهحلهایی سازندهتر باشم، ایدههایی دارم.
با حذف پوسیدگی (e) از نحوه ارائه ارزیابیها به نفع طیف وسیعتری از پروژهها، و تمرکز بر محتوای دروس و روشهای ارائه به طوری که دانشآموزان واقعاً بخواهند با مواد ارزیابی درگیر شوند، شروع کنید. با این حال، من قبول دارم که این امر همچنان مستلزم آن است که وزیران، دبیران و کارکنان دانشگاه به طور وظیفهای اصرار کنند که به طور یکسان به پای خود شلیک کنند تا بپذیرند که اشتباه میکنند.
این جنگنده به نظر می رسد، اما من باید منصف باشم. یکی از شخصیتهای ارشد در آموزش عالی که استدلال محکمی در این راستا دارد، پروفسور دلشاد شیخ، معاون معاون آموزشی و رئیس دانشکده بازرگانی دانشگاه آردن است.
او او میگوید که Arden، یک موسسه آموزش عالی ترکیبی و آنلاین، در حال برداشتن گامهایی از مجازات به سمت آموزش در مورد استفاده از هوش مصنوعی است.
"دانشگاه آردن استدلال می کند که به جای تنبیه دانش آموزان به دلیل استفاده از چنین فناوری در هر شرایطی یا تلاش برای آموزش اساتید برای مشاهده نشانه های محتوای تولید شده توسط هوش مصنوعی، آنها باید به دانشجویان آموزش دهند که چگونه از آن برای کمک به بهبود کار و فرآیندهای خود استفاده کنند. پس ، دانشگاه در حال تحلیل چگونگی ادغام هوش مصنوعی در استراتژیهای یادگیری، تدریس و ارزیابی است و تشخیص میدهد که رویکرد پیشگامانه مثبت به هوش مصنوعی برای دانشجویان مفیدتر است.
بسیاری از دانشگاههای دیگر روی سرقت ادبی و اینکه چگونه رباتهای چت هوش مصنوعی به دانشجویان این فرصت را میدهند تا در تکالیف تقلب کنند، تمرکز میکنند. با این حال، واقعیت این است که فناوری نمیتواند درک و استفاده از دانش را در ارزیابیهای معتبر تکرار کند، به همین دلیل ما دورههای خود را طراحی میکنیم. حقیقت موضوع این است که زمان در حال تغییر است، پس نحوه و آنچه که ما آموزش می دهیم نیز باید تغییر کند.»
هوش مصنوعی همچنان هوشمندتر میشود تا زندگی ما را آسانتر کند. ما شاهد هستیم که کسبوکارهای بیشتری از چنین فناوریهایی برای بهبود رشد خود استقبال میکنند، پس چرا باید دانشآموزان خود را به خاطر استفاده از نرمافزار مشابهی که در دنیای واقعی استفاده میشود تنبیه کنیم؟»
هوش مصنوعی و دنیای واقعی
این آخرین نکته بسیار جالب است، و من واقعاً تا به حال به آن توجه نکرده بودم. هوش مصنوعی به عنوان یک ابزار بهرهوری در محیطهای کاری شسته میشود، اما مشکلات آن مطمئناً همان چیزی است که در آموزش و پرورش وجود دارد، همانطور که Future PLC دیده است.
درست است، من پنهان نکردهام که از هوش مصنوعی استفاده نمیکنم و دید بسیار کمتری از کل موضوع دارم. اما استفاده مسئولانه از هوش مصنوعی – برای درخواستها، برای ایدهها، به جای محتوا – و بشارت دادن این نوع استفاده در یک محیط یادگیری، شاید بهترین استفاده را از یک موقعیت بد میکند.
و، بدیهی است، حرکتهای کوچک اما حیاتی مهمی از همه طرفها در سیستم آموزش عالی بریتانیا برای آموزش و درگیری انتقادی با نامناسب بودن هوش مصنوعی برای تولید کار آکادمیک عالی و روشنتر، و همچنین فشار برای تغییر در نحوه تدریس مدارک و در نتیجه انجام میشود. جذب مجدد دانش آموزان
این نشانه خوبی است که تراکنش دانشجو-دانشگاه، اگرچه هنوز یک معامله است که در این زمان توسط بسیاری از محل های کاری در این کشور اجباری شده است، اما می تواند برای دانشجویان، افرادی که بیشترین سود را از آن می برند، ارزشمندتر شود.
و سپس – چه کسی می داند؟ ممکن است دیگر مجبور نباشیم در روزنامههای ملی درباره عصبانی شدن استادان بخوانیم که ارزیابیهای آنها نه تنها میتواند توسط رایانه به معنای واقعی کلمه آنها را درست کند، بلکه دانشآموزان به اندازهای درگیر هستند که ترجیح میدهند همه آنها را به کار گیرند. با تحصیلات عالی در ایالتی که در آن است، من هنوز آنها را سرزنش نمی کنم.
ارسال نظر