اسپویلرهای کامل برای Never Let Go دنبال می شوند.
هرگز رها نکن جدیدترین فیلم کمپانی سازنده موفق Lionsgate است که استودیویی است که به خاطر فرنچایز عظیم ترسناک Saw و همچنین فرنچایزهای اکشن محبوب The Hunger Games و John Wick (که اخیراً تریلر فیلم Ballerina را دریافت کرده است) شناخته شده است. اگرچه این هیت ترسناک بقا که حال و هوای مشابهی به A Quiet Place داد، پتانسیل بالایی داشت، اما در اکشن سوم واقعاً قدرتش تمام شد.
آزاردهنده است که به نظر می رسد این یک اتفاق رایج در فیلم های جدید است. در حالی که من کاملاً مخالف معما و سؤالات نیستم، گاهی اوقات به نظر می رسد که فیلمنامه چیزی را از دست داده است و نتیجه ممکن است مخاطبان را ناامید و تشنه چیزی کند که هرگز نخواهند داشت. این قطعاً در مورد «هرگز رها نکن» صدق میکرد، که این تهدید بزرگ و شیطانی را کنایه میداد و سپس در نهایت خاموش شد.
فیلمها نباید بیش از حد توضیح دهند که چه اتفاقی در حال رخ دادن است، اما وقتی چیزی به ما میدهند که با آن کار کنیم، خوب است. برای من، هرگز رها نکن، تا حدی مبهم بود که ناامیدکننده بود، و من را با سوالاتی بیشتر از آنچه وارد میکردم، باقی گذاشت، که هرگز نشانه خوبی نیست.
شیطان، که به تازگی "شیطان" نامگذاری شده است، این تهدید بزرگ ظاهری است که جهان را فرا گرفته است و مامان (حتی او نامی ندارد) و دو پسرش را به عنوان تنها بازمانده باقی مانده است. در پایان متوجه می شویم که این یک دروغ است و به معنای واقعی کلمه فراتر از آن توضیح داده نمی شود. پسرها به این تمدن می روند که در تمام زندگی شان از آن پناه گرفته اند، و بس. ما متوجه نمیشویم که این چه چیزی است، اگر همه چیز در سر مادرشان بود یا اینکه یک شخصیت شیطانی است که در کابین دورافتاده آنها جدا شده است.
پسرها نتوانستند The Evil را ببینند، اما هنوز پاسخ نمی دهد که چرا در تمام این سال ها اینقدر در زندگی آنها نقش داشت. خیلی ها جمع نشدند و با وجود بازی های خوب و فضای خزنده، داستان در مقایسه با بهترین فیلم های ترسناک کم بود.
آیا باید پایان های مبهم را کاملاً کنار بگذاریم؟
نه، نه به طور کامل ، اما به نظر می رسد که آنها به وفور اتفاق می افتند و نتیجه همیشه خوب نیست. اما همانطور که در طول تاریخ فیلم دیده ایم، می توان آن را به خوبی انجام داد. به Inception - یکی از بهترین فیلم های کریستوفر نولان - و پایان توتم نمادین آن نگاهی بیندازید. ما هرگز نمیتوانیم بفهمیم که کاب در دنیای واقعی بوده یا نه، اما با توجه به غنای ساعاتی که قبل از آن شات نهایی رخ داده است، پایان به یاد ماندنی است. خسته کننده است، مطمئنا، اما عالی است.
Never Let Go نمیتوانست به آن ارتفاعات برسد، زیرا ما در ابتدا چیزی در مورد تهدید نمیدانستیم. نمیتوانستم تماشاگران را درگیر نگه دارم، اگر چیزی میدیدم که خود را برای جامپاسکر دیگری آماده میکردم، جایی که مامان جلوه دیگری از شیطان را میدید، اما این بیشتر به نشانههای صوتی بلند مربوط میشد تا من از ترس از آنتاگونیست. من واقعاً اهمیتی نمیدهم که در وهله اول چیزی درباره چیزی که من را میترساند نمیدانم. ساختمان لور مهم است.
پایانها دشوار هستند، اما بسیاری از فیلمهای پرهزینه واقعاً در تلاش هستند تا به نتیجه برسند. نمونه بارز آن ، سرزمین مرزی افتضاح Lionsgate است که در همه جا به طرفداران بازی های ویدیویی توهین کرد و سپس به نتیجه ای ناخوشایند رسید. مبهم نیست، فقط خسته کننده است . میشه بگی من کاملا دوستش داشتم؟ با جدیت تمام، اگر میخواهید حذف من از Borderlands را بخوانید، به همین دلیل آن را مرگ اقتباسهای خوب بازیهای ویدیویی نامیدم.
با این حال، همه چیز تاریک نیست، سال 2024 فیلم های بسیار خوبی را به خود دیده است، و به ویژه A24 با فیلم های اخیری مانند I Saw the TV Glow و MaXXXine ، که یکی از پنج فیلم A24 بود که در سال 2024 بی صبرانه منتظر تماشای آنها بودم، پیشتاز است. - هر دوی اینها پایان بسیار مهمی را رقم زدند. فقط آرزو می کنم که نام های بزرگتر هم همین روند را دنبال کنند.
ارسال نظر