من از دوازده سالگی یادداشت های روزانه و خاطرات می نویسم و دفترچه های بسیار بسیار زیادی را خورده ام. از خاطرات با مضمون برتز گرفته تا آن مجلات مورد علاقه Moleskin، من همه آنها را خط خطی کرده ام.
با این حال، هر چه بزرگتر شدم، پیدا کردن زمانی برای یادداشت افکارم در یک دفترچه روزانه، و بین رفت و آمدهای مداوم به محل کار و بازگشت به خانه، نزد خانواده ام در زامبیا، و صرف هزینه های بیشتر و بیشتر برایم سخت تر می شود. زمانی که در قطار و هواپیما میروم، من مستعد این هستم که یک دفترچه را در خانه بگذارم یا آن را به طور کامل از دست بدهم. پس ، تصمیم گرفتم اپلیکیشن جدید ژورنال اپل را امتحان کنم، زیرا چه چیزی راحتتر از این است که یک نوت بوک دیجیتال درست در گوشی شما تعبیه شده باشد؟
برنامه ژورنال با آپدیت جدید iOS 17 برای همه آیفونها عرضه شد، با این برنامه به عنوان دفترچه خاطرات دیجیتالی شما عمل میکند و به شما امکان میدهد تصاویر مربوط به روزتان را بگنجانید، به درخواستهای بازتابنده پاسخ دهید، موسیقی و افراد را به ورودیهایتان اضافه کنید، و حتی فعالیت های تناسب اندام اپل
آشنایی با دفتر خاطرات جدیدم
وقتی نوبت به ژورنال نویسی در برنامه می رسید، هفته را خوش بینانه شروع کردم، زیرا مشکل اصلی من که مجبور بودم تمام روز را در کیفم حمل کنم، از بین برد. برای روز اول، بسیار هیجانزده بودم که در مورد موسیقیای که گوش میدادم، کارهای سرگرمکنندهای که انجام میدادم، نوشتههای کوچکی ایجاد کنم، یا حتی فقط درخواستهای تولید شده بهطور خودکار را ورق بزنم تا ببینم آیا موردی برایم جالب است یا نه. از آنجایی که من دائماً در شبکه های اجتماعی تلفنم پیمایش می کنم یا به هر حال بازی های موبایلی انجام می دهم، برنامه را در بالای صفحه اصلی خود به عنوان یادآوری بصری قرار می دهم تا هر زمان که احساس می کنم لازم است از آن استفاده کنم.
مجله یادگیری ماشین روی دستگاه که برای ارائه پیشنهادات استفاده میشود، سطح جدیدی از بازتاب عمیقتر را باز میکند که معمولاً بر اساس فعالیتهای ثبتشده در تلفنتان در طول روز فراموش میکنید. بسیاری ممکن است در مورد اجرای نرم افزار یادگیری هوش مصنوعی در چنین برنامه شخصی شک داشته باشند، اما این فناوری یادگیری ماشینی بسیار سطحی است. شما در اینجا عمیق ترین افکار خود را با مشتق ChatGPT به اشتراک نمی گذارید.
من از پیشنهادات کلاژی که به من میداد خوشم آمد و مرا وادار کرد تا در مورد لحظاتی فکر کنم که اگر از یک مجله فیزیکی استفاده میکردم، صادقانه فکر نمیکردم. به عنوان مثال، دوشنبه من در خانه سپری شد، که معمولاً آن را تاریک میدانستم، اما برنامه کلاژی از تمام عکسهای بامزهای را که در آن روز از گربهام گرفته بودم را نشان داد و آنها را با یادداشت «آرام» کنار هم گذاشت. بعد از ظهر دوشنبه در خانه، که من از آن قدردانی کردم. این باعث شد به این فکر کنم که حتی اگر روزم نسبتاً پیش پا افتاده بود، باز هم جنبه ای از لذت وجود داشت که شایسته مستندسازی بود.
حفظ یک روال
این نوع باعث می شود احساس کنید که یک دفترچه یادداشت دیجیتال در تلفن خود دارید، و به شما گزارش خوبی از چیزها را می دهد تا در حین اضافه کردن مدخل ها، به گذشته نگاه کنید. یکی از آپشن های جالبتری که بعداً در طول هفته از آن قدردانی کردم، امکان اضافه کردن یک ورودی برای روزی بود که در روز واقعی رویداد از دست دادهاید، که باعث میشود همه چیز بهصورت زمانی به نظر برسد، حتی اگر یک روز یا بیشتر را از دست داده باشید. این برای من عالی بود... زیرا تا چهارشنبه، برنامه را کاملاً فراموش کرده بودم.
در حالی که ژورنال دارای ویژگی های خوب بسیاری است، و طبق همه حساب ها یک برنامه ژورنال نویسی بسیار قوی است، بسیار فراموش شدنی است. صادقانه بگویم، حتی در بدترین هفته های دفتر خاطراتم، زمانی که از یک مجله فیزیکی استفاده می کردم، بیشتر می نوشتم - یا حداقل به نوشتن بیشتر فکر می کردم - تا با این برنامه.
حتی با اعلانهایی که از شما میخواهد در زمانهای مشخصی ژورنال بگیرید، من به سختی متوجه آنها شدم و به راحتی آنها را نادیده گرفتم. وقتی برنامه را باز کردم و روی ژورنال نشستم، آن را بیشتر یک ناراحتی دیدم تا یک عمل واقعی تامل، و متوجه شدم که با تمام پیامکها، پیمایشها، تماسها و تماشاهایی که قبلاً روی تلفنم انجام میدادم، آخرین کاری بود که انجام میدادم. میخواستم دوباره گوشی را باز کنم تا فکر کنم.
فضای کافی برای همه این افکار وجود ندارد
البته، قرار نیست همه این مشکل را پیدا کنند، و دوستان معدودی که من میشناسم از مجله استفاده میکنند، بیشتر از آن بهعنوان یک زباله دیجیتال برای کلاژ کردن عکسها یا تنظیم یادآورها استفاده میکنند تا به عنوان یک مجله واقعی.
می توان در مورد هر برنامه ژورنالیستی بيان کرد که «سرگرمی» و تأملی که با داشتن دفتر خاطرات همراه است، در عمل نوشتن فیزیکی افکار فرد است، و در زمانی که احساس می کنم به سادگی نمی توانم از فناوری فرار کنم (بله، من می دانم برای امرار معاش چه کار می کنم)، آخرین کاری که می خواهم انجام دهم استفاده از یک برنامه دیگر است.
با گذشت هفته من کاملاً فراموش کردم که برنامه حتی روی تلفن من وجود دارد و تا پنجشنبه هیچ چیز را یادداشت نکرده بودم. وقتی برنامه را باز کردم و به دنبال یافتن چیزی برای یادداشت کردن بودم، نتوانستم چیزی به اندازه کافی کوتاه برای پر کردن فضا فکر کنم.
وقتی یادداشت میکنم، معمولاً صفحات و صفحات را پر میکنم و اجازه میدهم افکار و احساساتم مانند آب روی کاغذ بشویند. وقتی از برنامه ژورنال استفاده میکنم، احساس میکنم به طرز ناخوشایندی دارم یک توییت مینویسم (با عرض پوزش ایلان، من کاملاً میخواستم «پست X» بنویسم) که هیچکس آن را نخواهد خواند. برای من سخت بود که واقعاً خودم را در یکی از ورودی های تلفنم بریزم زیرا به نظر من واقعاً جای مناسبی به نظر نمی رسد.
شاید افرادی که بولتن ژورنال می نویسند یا معمولاً یادداشت های روزانه بسیار کوتاه و مختصر می نویسند، مانند من احساس قطع ارتباط نکنند، اما به عنوان نویسنده ای که حرف های زیادی برای گفتن دارد، این که برای سال ها روی تلفنم نشسته بودم و در حال تایپ کردن بودم، احساس عجیبی می کردم. شاید این نشانه ای از اعتیاد مستند امروزی ما به تلفن باشد - اما در حال حاضر، فکر می کنم برای نیازهای روزانه خود به یک قلم و کاغذ پایبند باشم.
ارسال نظر