متن خبر

مایکروسافت و a16z اختلافات را کنار گذاشتند و در اعتراض علیه مقررات هوش مصنوعی دست به دست هم دادند

مایکروسافت و a16z اختلافات را کنار گذاشتند و در اعتراض علیه مقررات هوش مصنوعی دست به دست هم دادند

شناسهٔ خبر: 807269 -




دو تن از بزرگ‌ترین نیروها در دو اکوسیستم فناوری عمیقاً در هم تنیده – شرکت‌های بزرگ متصدی و استارت‌آپ‌ها – از شمارش پول خود فاصله گرفته‌اند تا مشترکاً اعلام کنند که دولت حتی از تعمق مقرراتی که ممکن است بر منافع مالی آنها تأثیر بگذارد یا آن‌طور که می‌خواهند دست بکشد. آن را نوآوری نامید.

این گروه از دیدگاه‌ها و علایق بسیار متفاوت می‌نویسد: «دو شرکت ما ممکن است در مورد همه چیز به توافق نرسند، اما این مربوط به تفاوت‌های ما نیست. اسمیت. مجموعه ای واقعاً متقاطع که هم تجارت بزرگ و هم پول کلان را نشان می دهد.

اما این بچه های کوچکی هستند که ظاهراً به دنبال آنها هستند. یعنی همه شرکت‌هایی که تحت تأثیر آخرین تلاش برای افزایش نظارتی قرار می‌گرفتند: SB 1047.

تصور کنید که به دلیل افشای نامناسب مدل باز هزینه دریافت کنید! شریک عمومی a16z، Anjney Midha، آن را «مالیات قهقرایی» بر استارت‌آپ‌ها و «تسخیر نظارتی آشکار» توسط شرکت‌های فناوری بزرگ نامید که برخلاف میدا و همکاران فقیر او، می‌توانند از عهده وکلای لازم برآیند.

به جز این، همه اطلاعات نادرست منتشر شده توسط آندریسن هوروویتز و سایر منافع پولی بود که ممکن است در واقع به عنوان حامیان شرکت های میلیارد دلاری تحت تأثیر قرار گرفته باشند. در واقع، مدل‌های کوچک و استارت‌آپ‌ها به‌طور بی‌اهمیت تحت تأثیر قرار می‌گرفتند، زیرا قانون پیشنهادی به‌طور خاص از آنها محافظت می‌ کرد.

عجیب است که همان نوع بریدگی هدفمند برای «تکنولوژی کوچک» که هوروویتز و آندریسن به طور معمول از آن حمایت می‌کردند، با کمپین لابی‌گری که آنها و دیگران علیه SB 1047 اجرا کردند، تحریف و به حداقل رسید. (معمار آن لایحه، سناتور ایالت کالیفرنیا، اسکات وینر، صحبت کرد. درباره کل این موضوع اخیراً در Disrupt.)

آن لایحه مشکلات خود را داشت، اما مخالفت‌های آن به‌شدت هزینه‌های انطباق را اغراق کردند و نتوانستند به طور معناداری از ادعاهایی مبنی بر اینکه استارت‌آپ‌ها را سرد یا سنگین می‌کند، حمایت کنند.

این بخشی از کتاب راه‌اندازی است که Big Tech – که علی‌رغم موضع‌گیری‌شان، آندریسن و هوروویتز کاملاً با آن همسو هستند – در سطح ایالتی اجرا می‌شود، جایی که می‌تواند برنده شود (مانند SB 1047)، در عین حال درخواست راه‌حل‌های فدرال که می‌داند این کار را انجام می‌دهد. هرگز نمی آیند، یا به دلیل اختلافات حزبی و ناتوانی کنگره در مورد مسائل فنی، دندانی ندارند.

این بیانیه مشترک "فرصت سیاست" قسمت آخر نمایشنامه است: پس از اژدر کردن SB 1047، آنها می توانند بگویند که این کار را فقط با چشم حمایت از یک سیاست فدرال انجام داده اند. مهم نیست که ما هنوز منتظر قانون فدرال حفظ حریم خصوصی هستیم که شرکت های فناوری برای یک دهه در حال مبارزه با لوایح ایالتی هستند.

و از چه سیاست هایی حمایت می کنند؟ «تنوع رویکردهای مسئولانه مبتنی بر بازار»، به عبارت دیگر: دست از پول ما بردارید، عمو سام.

مقررات باید «رویکردی مبتنی بر علم و استاندارد داشته باشد که چارچوب‌های نظارتی را که بر کاربرد و استفاده نادرست از فناوری متمرکز است، شناسایی کند» و باید «بر خطر سوء استفاده بازیگران بد از هوش مصنوعی تمرکز کند». منظور از این این است که ما نباید مقررات پیشگیرانه داشته باشیم، بلکه باید مجازات های واکنشی داشته باشیم زمانی که محصولات غیرقانونی توسط مجرمان برای مقاصد مجرمانه استفاده می شوند. این رویکرد برای کل وضعیت FTX عالی کار کرد، پس می توانم ببینم چرا آنها از آن حمایت می کنند.

مقررات تنها در صورتی باید اجرا شود که منافع آن بیشتر از هزینه‌های آن باشد.» هزاران کلمه طول می کشد تا همه راه هایی که این ایده بیان شده در این زمینه خنده دار است. اما اساساً آنچه آنها پیشنهاد می کنند این است که روباه را در کمیته برنامه ریزی مرغداری بیاورند.

تنظیم‌کننده‌ها باید «به توسعه‌دهندگان و استارت‌آپ‌ها این امکان را بدهند که هرجا که راه‌حل‌هایی می‌سازند، از کدام مدل‌های هوش مصنوعی استفاده کنند و زمین بازی را به نفع هر پلتفرمی کج نکنند». مفهوم این است که نوعی برنامه برای نیاز به مجوز برای استفاده از یک مدل یا مدل دیگر وجود دارد. چون اینطور نیست، این آدم کاهی است.

دیگر اخبار

صادرات بیش از 6 میلیون تن کالا از این مرز کشور

در اینجا یک مورد بزرگ است که فقط باید به طور کامل آن را نقل کنم:

حق یادگیری : قانون کپی رایت برای ارتقای پیشرفت علم و هنرهای مفید با گسترش حمایت‌ها از ناشران و نویسندگان به منظور تشویق آن‌ها به ارائه آثار و دانش جدید به عموم طراحی شده است، اما نه به هزینه حق مردم برای یادگیری از آنها. این آثار قانون کپی رایت نباید به این معنا باشد که ماشین‌ها باید از استفاده از داده‌ها – پایه هوش مصنوعی – برای یادگیری به همان روشی که افراد استفاده می‌کنند، جلوگیری شود. دانش و حقایق محافظت نشده، صرف نظر از اینکه آیا در موضوع محافظت شده وجود دارد، باید رایگان و در دسترس باقی بماند.

برای روشن بودن، ادعای صریح در اینجا این است که نرم‌افزاری که توسط شرکت‌های میلیارد دلاری اداره می‌شود، «حق» دسترسی به هر داده‌ای را دارد، زیرا باید بتواند «همان‌طور که مردم» از آن بیاموزد.

اول از همه، نه. این سیستم ها مانند مردم نیستند. آنها داده هایی تولید می کنند که خروجی انسان را در داده های آموزشی خود تقلید می کند. آنها نرم افزارهای پیچیده آماری با رابط زبان طبیعی هستند. آنها هیچ "حق" بیشتری نسبت به هیچ سند یا واقعیتی به جز اکسل ندارند.

دوم، این ایده که «حقایق» – که به معنای «مالکیت معنوی» است – تنها چیزی است که این سیستم‌ها به آن علاقه دارند و اینکه نوعی گروه احتکار حقیقت برای جلوگیری از آنها کار می‌کند، روایتی مهندسی شده است که قبلاً دیده‌ایم. Perplexity در پاسخ عمومی خود به شکایت به دلیل ادعای سرقت محتوای سیستماتیک از استدلال "واقعیت ها متعلق به همه است" استناد کرده است، و مدیر عامل آن Aravind Srinivas این اشتباه را روی صحنه در Disrupt برای من تکرار کرد، گویی از آنها به دلیل دانستن چیزهای بی اهمیت مانند فاصله شکایت می شود. از زمین تا ماه

در حالی که اینجا جایی برای توضیح کامل این بحث مرد کاهی خاص نیست، اجازه دهید به سادگی اشاره کنم که در حالی که حقایق در واقع عوامل آزاد هستند، نحوه ایجاد آنها – مثلاً از طریق گزارش‌های اصلی و تحقیقات علمی – مستلزم هزینه‌های واقعی است. به همین دلیل است که سیستم های کپی رایت و حق اختراع وجود دارند: نه برای جلوگیری از اشتراک گذاری و استفاده گسترده از مالکیت معنوی، بلکه برای ایجاد انگیزه برای ایجاد آن با اطمینان از اینکه می توان به آنها ارزش واقعی اعطا کرد.

قانون کپی رایت بسیار کامل نیست و احتمالاً به همان اندازه که استفاده می شود مورد سوء استفاده قرار می گیرد. اما به این معنا نیست که ماشین‌ها باید از استفاده از داده‌ها جلوگیری کنند، بلکه برای اطمینان از اینکه بازیگران بد سیستم‌های ارزشی را که ما بر اساس مالکیت معنوی ساخته‌ایم دور نمی‌زنند، استفاده می‌شود.

این سؤال کاملاً واضح است: اجازه دهیم سیستم‌هایی که ما مالک و اجرا می‌کنیم و از آنها سود می‌بریم، آزادانه از خروجی ارزشمند دیگران بدون هیچ گونه جبرانی استفاده کنند. اگر منصف باشیم، آن بخش «به همان شیوه انسان است»، زیرا این انسان‌ها هستند که این سیستم‌ها را طراحی، هدایت و اجرا می‌کنند، و آن انسان‌ها نمی‌خواهند برای چیزی که مجبور نیستند پولی بپردازند. نمی‌خواهم مقررات آن را تغییر دهد.

در این سند خط مشی کوچک، توصیه‌های زیادی وجود دارد که بدون شک در نسخه‌هایی که مستقیماً از طریق کانال‌های لابی رسمی برای قانون‌گذاران و تنظیم‌کننده‌ها ارسال کرده‌اند، جزئیات بیشتری ارائه شده است.

برخی از ایده‌ها بدون شک خوب هستند، اگر هم کمی خودخواهانه باشند: «برنامه‌های سواد دیجیتالی را تأمین مالی کنید که به مردم کمک می‌کند بفهمند چگونه از ابزارهای هوش مصنوعی برای ایجاد و دسترسی به اطلاعات استفاده کنند». خوب! البته، نویسندگان به شدت روی آن ابزارها سرمایه گذاری کرده اند. از «Open Data Commons» پشتیبانی کنید – مجموعه‌ای از داده‌های قابل دسترسی که به نفع عموم مدیریت می‌شوند. عالیه روش‌های تدارکات آن را تحلیل کنید تا استارت‌آپ‌های بیشتری را قادر به فروش فناوری به دولت کند.» عالی!

اما این توصیه‌های کلی‌تر و مثبت، چیزی است که هر سال از صنعت می‌بینید: سرمایه‌گذاری در منابع عمومی و سرعت بخشیدن به فرآیندهای دولتی. این پیشنهادات دلپذیر اما بی‌اهمیت فقط وسیله‌ای برای موارد مهم‌تری هستند که در بالا به آنها اشاره کردم.

بن هوروویتز، برد اسمیت، مارک آندرسن و ساتیا نادلا از دولت می خواهند که از تنظیم این توسعه سودآور جدید عقب نشینی کند، به صنعت اجازه دهد تصمیم بگیرد که کدام مقررات ارزش معاوضه را دارند، و حق چاپ را به گونه ای که کم و بیش به عنوان یک قانون کلی عمل می کند، لغو کند. عفو برای اعمال غیرقانونی یا غیراخلاقی که بسیاری گمان می‌کنند باعث افزایش سریع هوش مصنوعی شده است. اینها سیاست هایی هستند که برای آنها مهم است، چه بچه ها سواد دیجیتالی داشته باشند یا نه.

خبرکاو

ارسال نظر

دیدگاه‌ها بسته شده‌اند.


تبليغات ايهنا تبليغات ايهنا

تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به خبرکاو است و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است