روانشناسی و تجربه کاربری: رمزگشایی علم پشت کلیک کاربر
در این مقاله، ما رابطه پیچیده بین روانشناسی و طراحی تجربه کاربر (UX) را تحلیل خواهیم کرد، از جمله تاثیر عمیق اصول روانشناختی بر شکل دادن به رفتار کاربر. از فرآیندهای شناختی گرفته تا تأثیرات عاطفی، چگونگی درک روانشناسی کاربر برای ایجاد طرحهای متقاعدکننده و مؤثر را روشن خواهیم کرد.
طراحی UX و روانشناسی
طراحی UX یک تمایز بسیار مهم برای شرکت هایی است که به دنبال برجسته شدن هستند، زیرا از طریق بهبود قابلیت استفاده، دسترسی و تعامل با محصول، رضایت و تعامل کاربر را افزایش می دهد. با استفاده از اصول روانشناسی برای ایجاد محصولاتی که نه تنها کاربردی هستند، بلکه عمیقاً جذاب و تأثیرگذار هستند، طراحان UX می توانند طرح هایی ایجاد کنند که در سطح عمیق تری با کاربران طنین انداز شود.
تلاقی روانشناسی و طراحی UX به جنبه های مختلف طراحی، از جمله تحقیقات کاربر، معماری اطلاعات، طراحی تعامل و تست قابلیت استفاده گسترش می یابد.
درک روانشناسی کاربر
انسان ها اغلب بر اساس الگوهای روانشناختی قابل پیش بینی تصمیم می گیرند و این در دنیای دیجیتال نیز قابل اجرا است. یکی از مهمترین جنبه های طراحی بهترین تجربه کاربری، درک خوب کاربران است. بالاخره شما در حال طراحی محصولات و تجربیات برای آنها هستید.
در حالی که نمی توانید به معنای واقعی کلمه وارد ذهن کاربران خود شوید، می توانید به طور موثر روانشناسی کاربر را برای درک نحوه تعامل و درک کاربران با محصول شما به کار ببرید.
فرآیندهای شناختی در تصمیم گیری کاربر
درک اصول اولیه فرآیندهای شناختی به شما امکان می دهد رابط ها، استراتژی های بازاریابی و تجربیات کاربر طراحی کنید که به طور موثر کاربران را به سمت تصمیم گیری آگاهانه راهنمایی می کند. یک فرآیند شناختی شامل چه چیزی است:
ادراک نحوه سازماندهی و تفسیر اطلاعات حسی از محیط توسط کاربران است. در زمینه UX، در حین پیمایش یک وب سایت، کاربران ممکن است محصولی را که به طور برجسته با تصاویر باکیفیت بالا و فراخوانهای اقدام واضح قرار داده شده است، مهمتر یا قابلاعتمادتر در مقایسه با سایر محصولات موجود در محتوا درک کنند.
توجه ، تمرکز انتخابی منابع ذهنی ما بر محرک های خاص است. در یک برنامه تلفن همراه، استفاده از رنگهای متضاد برای دکمههای مهم و قرار دادن آپشن های کلیدی در بالای صفحه (بلافاصله قابل مشاهده) میتواند توجه کاربر را به سمت اقدامات مورد نظر جلب کند.
حافظه توانایی ذخیره، بازیابی و استفاده از اطلاعات است. اگر کاربر تجربه مثبتی با یک چیدمان واضح و شهودی روی یک پلتفرم مشابه داشته باشد، ممکن است رابطی را ترجیح دهد که از همان اصول طراحی استفاده میکند، با تکیه بر حافظهاش از قابلیت استفاده گذشته، که به عنوان اصل آشنایی نیز شناخته میشود.
تأثیرات عاطفی بر رفتار کاربر
یکی دیگر از جنبه های مهم روانشناسی کاربر در طراحی UX، تأثیرات عاطفی بر رفتار کاربر است که تعیین می کند کاربران چگونه به یک طرح از نظر احساسی واکنش نشان می دهند و این احساسات چگونه بر تصمیمات آنها تأثیر می گذارد. دان نورمن، پدرخوانده UX، در کتاب طراحی احساسی: چرا ما چیزهای روزمره را دوست داریم (یا متنفریم) ، تأکید می کند که اگرچه عملکرد ضروری است، اما این احساسات هستند که واقعاً این معامله را مهر و موم می کنند.
او استدلال می کند که فراتر از عملکرد صرف، محصولاتی که احساسات مثبتی مانند لذت، هیجان یا رضایت را برمی انگیزند، در نهایت در جذب کاربران و ایجاد ارتباطات مثبت طولانی مدت موفق تر هستند.
به عنوان مثال، اگر وبسایت رزرو سفر شما هیجان مرور عکسهای مقصد خیرهکننده، سهولت استفاده از فیلترهای بصری را برای یافتن مکان مناسب و رضایت از دریافت ایمیل تأیید با یک برنامه سفر شیک و شخصی را به کاربران ارائه میدهد. این سفر کاربر که با در نظر گرفتن تأثیر عاطفی ایجاد شده است، احساس کنترل، اعتماد و هیجان را تسهیل می کند و در نهایت بر تصمیم کاربر شما برای انتخاب پلتفرم شما برای نیازهای سفر خود تأثیر می گذارد.
برعکس، یک وبسایت مملو از ناوبری گیجکننده، هزینههای پنهان و فرآیند پرداخت طولانی میتواند احساس ناامیدی و بیاعتمادی را برانگیزد و باعث شود کاربران خرید را به کلی کنار بگذارند.
اصول طراحی احساسی
برای ایجاد حداکثر تأثیر عاطفی بر کاربران خود، باید از اصول طراحی احساسی برای ایجاد رابط هایی استفاده کنید که احساسات خاصی را در کاربران برانگیزد. این احساسات میتوانند بر رفتار کاربر تأثیر بگذارند، ارتباط مثبتی با محصول ایجاد کنند و در نهایت منجر به تجربه کاربر رضایتبخشتری شوند.
بیشتر بخوانید
رئیس ایرانی کروم: رویکرد جدید اپل برای مرورگرها «انتخاب واقعی» به توسعهدهندگان نمیدهد
یک مثال قابل توجه در این زمینه بیمه GEICO است که یک مارمولک را به عنوان طلسم خود دارد. این شخصیت بازیگوش فوراً توجه هر کاربر را به خود جلب می کند، کسالت را با لذت جایگزین می کند و به دلیل احساسات مثبتی که برانگیخته می شود، به طور نامحسوس احتمال درگیری کاربر را افزایش می دهد.
در اینجا نحوه اعمال طراحی احساسی و ایجاد تجربه کاربری تاثیرگذارتر آمده است:
از عناصر بصری استفاده کنید . از رنگها، تصاویر و طرحبندی برای تنظیم حالت دلخواه استفاده کنید. به عنوان مثال، از تصاویر آرام بخش در یک برنامه بانکی برای ایجاد حس امنیت و اعتماد استفاده کنید.
تعاملات خرد ایجاد کنید . از انیمیشن های ظریف و صداهای بازخورد برای ایجاد حس لذت یا رضایت استفاده کنید. به عنوان مثال، از نوارهای پیشرفت یا صداهای جشن برای نشان دادن اتمام یک کار استفاده کنید.
از داستان سرایی استفاده کنید . از تکنیک های داستان سرایی برای درگیر کردن عاطفی کاربران استفاده کنید. به عنوان مثال، گفتن داستانی در مورد اینکه چگونه محصول یا خدمات شما به سایر کاربران کمک کرده است، می تواند همدلی و اعتماد ایجاد کند.
از پیام های طنز استفاده کنید . پیام های شوخ طبعی یا طنز را در طول تجربه بگنجانید، به خصوص در پیام های خطا، برای کاهش روحیه و کاهش ناامیدی.
اهرم اثبات اجتماعی نظرات و نظرات مثبت کاربران را به نمایش بگذارید تا اعتماد و اعتبار ایجاد کنید و ارتباط عاطفی با برند خود را تقویت کنید.
اصول طراحی کاربر محور
اصول طراحی کاربر محور (UCD) تضمین می کند که فرآیند طراحی بر ایجاد محصولات و تجربیاتی متمرکز است که نیازها، ترجیحات و رفتارهای کاربران را اولویت بندی می کند. با اولویتبندی کاربر در طول فرآیند طراحی، اطمینان حاصل میشود که طراحی برای مخاطب هدف بصری، قابل دسترس و جذاب است.
در حالی که مشارکت کاربر، سازگاری و سادگی در هسته اصلی اصول طراحی کاربر محور است، در اینجا موارد دیگری وجود دارد که باید برای ایجاد یک تجربه کاربری موفق در نظر بگیرید.
قابلیت استفاده و دسترسی
افزایش قابلیت استفاده و دسترسی به محصولات شما تضمین میکند که میتوانند توسط گستردهترین مخاطبان ممکن، از جمله افرادی که دارای معلولیت یا محدودیت هستند، استفاده کنند. از آنجایی که 1.3 میلیارد نفر در سراسر جهان نوعی ناتوانی را تجربه می کنند، افزایش قابلیت استفاده و دسترسی فرصتی برای استفاده از این پایگاه عظیم کاربران بالقوه است.
این شامل طراحی رابط هایی است که صرف نظر از پیشینه یا توانایی های کاربر، به راحتی قابل پیمایش، درک و تعامل با آنها است.
اهمیت ناوبری بصری
ناوبری بصری برای اطمینان از اینکه کاربران می توانند به راحتی اطلاعات مورد نیاز خود را در محصول شما پیدا کنند و به آنها دسترسی داشته باشند بسیار مهم است. این شامل طراحی منوها، پیوندها و سایر عناصر ناوبری به روشی منطقی و قابل درک است.
طراحی UX شما را با کمک به شما بیشتر اصلاح می کند:
اصطکاک را کاهش دهید . ناوبری واضح و شهودی، تلاش ذهنی کاربران را برای یافتن آنچه به دنبال آن هستند به حداقل می رساند، ناامیدی را کاهش می دهد و کاربران را درگیر می کند.
بهبود نرخ تبدیل ناوبری بصری احتمال انجام اقدامات مورد نظر کاربران را افزایش می دهد، مانند خرید یک محصول یا اشتراک در یک سرویس.
کاهش هزینه های پشتیبانی با فعال کردن کاربران برای یافتن پاسخ ها به طور مستقل، ناوبری بصری می تواند نیاز به پشتیبانی کاربر را کاهش دهد و هزینه های عملیاتی را کاهش دهد.
شیوه های طراحی فراگیر
شیوه های طراحی فراگیر شامل طراحی محصولات و تجربیاتی است که می تواند توسط افراد با طیف وسیعی از توانایی ها و ناتوانی ها استفاده شود. تحقیقات نشان داده است که با برآوردن نیازهای منحصر به فرد، شما این پتانسیل را دارید که دسترسی مشتریان خود را تا چهار برابر افزایش دهید.
در اینجا نحوه اجرای شیوههای طراحی فراگیر برای ایجاد محصولاتی که برای همه در دسترستر و کاربرپسندتر هستند، توضیح داده شده است.
ناوبری صفحه کلید . تضمین میکنید که فقط با استفاده از صفحهکلید میتوانید به همه عملکردها دسترسی پیدا کنید. این به کاربرانی که محدودیتهای حرکتی دارند یا به صفحهخوانها متکی هستند، پاسخ میدهد.
تضاد رنگ . نسبت کنتراست واضحی را بین رنگ های متن و پس زمینه حفظ کنید. این به کاربران مبتلا به اختلالات بینایی کمک می کند، به ویژه آنهایی که دچار کوررنگی هستند.
جایگزین های متن توصیفی توضیحات متنی جایگزین برای تصاویر و محتوای غیر متنی ارائه دهید. این به کاربرانی که به صفحهخوانها متکی هستند یا در درک تصاویر با مشکل مواجه هستند، سود میرساند.
متن قابل تغییر اندازه به کاربران اجازه دهید اندازه متن را بر اساس ترجیحات خود تنظیم کنند. این به کاربرانی که دارای اختلالات بینایی یا مشکلات خواندن هستند، کمک می کند.
زیرنویس و زیرنویس . برای محتوای ویدیویی و صوتی زیرنویس یا زیرنویس اضافه کنید. این به کاربرانی که ناشنوا یا کم شنوا هستند و همچنین کسانی که یک زبان جدید را یاد می گیرند، پاسخ می دهد.
روش های ورودی چندگانه ارائه گزینه های ورودی مختلف فراتر از ماوس یا صفحه لمسی را در نظر بگیرید. این می تواند شامل فرمان های صوتی یا کنترل های حرکتی برای کاربرانی با مهارت محدود باشد.
تست کاربر با گروه های مختلف آزمایش بتا را با طیف متنوعی از شرکت کنندگان، از جمله افراد دارای معلولیت، انجام دهید. این به شما امکان می دهد تا در مراحل اولیه توسعه، هرگونه مشکل دسترسی را شناسایی کرده و به آنها رسیدگی کنید.
سلسله مراتب بصری و معماری اطلاعات
سلسله مراتب بصری و معماری اطلاعات مانند بخش های سازمان یافته و قفسه های برچسب گذاری شده در یک کتابخانه هستند. آنها کاربران را راهنمایی می کنند تا آنچه را که نیاز دارند به راحتی بیابند، مشابه اینکه سازماندهی واضح در یک کتابخانه چگونه کمک می کند. این اصول با هم کار می کنند تا:
سازماندهی اطلاعات برای وضوح کاربر به یک کتاب دستور العمل با بخش های واضح برای پیش غذاها، غذاهای اصلی و دسرها فکر کنید. هر دستور غذا با فهرست ی از مواد تشکیل دهنده و دستورالعمل های گام به گام سازماندهی شده است، که انجام آن را برای شما آسان می کند. در طراحی UX، سازماندهی اطلاعات به کاربران کمک میکند تا محتوا را بهطور کارآمدتر پیمایش کنند و آن را مؤثرتر درک کنند. می توان با استفاده از:
سرفصل ها و زیرعنوان ها، که کاربران را به دسته های اطلاعاتی خاص راهنمایی می کند
نقاط گلوله و فهرست های شماره گذاری شده، که اطلاعات را قابل اسکن و به راحتی قابل هضم می کند
فضای سفید، که از به هم ریختگی بصری برای بهبود خوانایی جلوگیری می کند
عناصر کلیدی را برای ارتباط موثر اولویت بندی کنید . ممکن است هنگام ورود به یک فروشگاه با طراحی خوب متوجه شده باشید که مهم ترین محصولات به طور برجسته نمایش داده شده و برجسته شده اند. این آیتم های کلیدی به صورت استراتژیک قرار می گیرند تا توجه شما را جلب کنند و اهمیت آنها را به اشتراک بگذارند.
به طور مشابه، در طراحی UX، اولویتبندی عناصر کلیدی به شما کمک میکند تا تمرکز کاربران را به سمت اطلاعات مهم، مانند پیامهای مهم، فراخوان برای اقدام، یا آپشن های ضروری هدایت کنید، و اطمینان حاصل کنید که به راحتی قابل توجه و درک هستند. شما می توانید این کار را با استفاده از:
متن پررنگ و اندازه فونت بزرگتر، برای جلب توجه به اطلاعات مهم
رنگ های متضاد برای تمایز بصری بین انواع مختلف محتوا
دکمههای فراخوان عمل میکنند که بهعنوان نشانههای برجستهای عمل میکنند که کاربران را به انجام یک اقدام خاص راهنمایی میکند، مانند «اشتراک» یا «بیشتر بدانید»
تکنیک های طراحی رفتاری
استراتژی اصلی دیگری که میتوانید پیادهسازی کنید، الگوهای طراحی رفتاری است که میتواند برای تأثیرگذاری بر رفتار کاربر و تشویق اقدامات یا تعاملات خاص مورد استفاده قرار گیرد. این تکنیک ها بر اساس اصول روانشناسی رفتاری و اقتصاد رفتاری است که به مطالعه نحوه تصمیم گیری و رفتار افراد در موقعیت های مختلف می پردازد.
به عنوان مثال، یک وبسایت خرید ممکن است از اصل کمبود با نمایش پیامهای موجودی محدود («فقط 2 مورد باقی مانده است!») استفاده کند تا احساس فوریت ایجاد کند و کاربران را تشویق به تصمیمگیری سریع برای خرید کند.
تلقین و متقاعد کردن
تلقین و متقاعد کردن جنبه های کلیدی تکنیک های طراحی رفتاری هستند که بر تشویق اقدامات مورد نظر کاربر تمرکز دارند. هدف این تکنیکها هدایت نامحسوس کاربران به سمت انتخابهای خاص یا انجام اقدامات خاص بدون محدود کردن آزادی انتخاب است.
به گفته بی جی فاگ، مدیر آزمایشگاه طراحی رفتار استانفورد، رفتار زمانی رخ می دهد که سه متغیر انگیزه، توانایی و محرک همگرا شوند. اگر رفتاری رخ ندهد، احتمالاً یکی از این عناصر وجود ندارد.
این مدل به طراحان کمک میکند تا موانعی را که مانع از اقدامات کاربر میشوند شناسایی کنند و چارچوبی برای تشخیص مسائل، از جمله محرکهای اصلی، عوامل سادهسازی، و اعلانها یا محرکها فراهم میکند.
تشویق اقدامات مورد نظر کاربر
اگر میخواهید کاربرانتان نظرسنجی را تکمیل کنند، نشان دادن نوار پیشرفت میتواند به ایجاد حس موفقیت کمک کند و آنها را تشویق کند که این نظرسنجی را به پایان برسانند.
علاوه بر این، با بازگشت به مدل فاگ، میتوانید با برجسته کردن مزایای تکمیل نظرسنجی، مانند بهبود محصولات یا خدمات آینده، انگیزه کاربر را افزایش دهید. افزایش توانایی میتواند شامل سادهسازی فرآیند نظرسنجی، کاربرپسند و در دسترس ساختن آن باشد. محرکها را میتوان از طریق یادآوریها یا اعلانهای بهموقع بهکار گرفت و کاربران را وادار به مشارکت در نظرسنجی کرد.
با ترکیب موثر این عناصر، طراحان UX می توانند احتمال تکمیل نظرسنجی را از سوی کاربران افزایش دهند.
استفاده از اصول اقتصاد رفتاری
همچنین میتوانید از اصول اقتصاد رفتاری مانند ضرر گریزی، اثبات اجتماعی و اثر کمیابی برای متقاعد کردن کاربران به انجام اقدامات خاص استفاده کنید.
به عنوان مثال، یک وبسایت تجارت الکترونیک ممکن است از اثبات اجتماعی با نمایش نظرات و رتبهبندیهای مشتریان برای ترغیب سایر کاربران برای خرید استفاده کند. به همین ترتیب، نمایش پیامهای موجودی محدود میتواند احساس فوریت را ایجاد کند و کاربران را متقاعد کند که محصولی را زودتر خریداری کنند.
گیمیفیکیشن در UX
گیمیفیکیشن یکی دیگر از تکنیک های قدرتمند برای ایجاد تعامل کاربر است. مانند پاشیدن گرد و غبار پیکسی به تجربه کاربری خود، تبدیل وظایف روتین به تجربه های جذاب و با ارزش است. از مکانیک بازی برای ایجاد انگیزه در کاربران، افزایش تعامل و هدایت رفتارهای مورد نظر استفاده می کند:
از عناصر بازی برای تعامل بیشتر استفاده کنید . ترکیب عناصر بازی مانند نوارهای پیشرفت، نشان های دستاورد و جوایز مجازی می تواند تعامل کاربر را در وب سایت افزایش دهد.
به عنوان مثال، Duolingo، یک برنامه محبوب یادگیری زبان، از یک سیستم سطح بندی برای ردیابی پیشرفت و ایجاد انگیزه در کاربران برای ادامه یادگیری استفاده می کند. با بازیسازی فرآیند یادگیری، کاربران بیشتر درگیر و انگیزه برای دستیابی به اهداف یادگیری زبان خود میشوند.
انگیزه تعامل کاربر از طریق پاداش . پاداش ها یک محرک قوی در گیمیفیکیشن هستند. ارائه پاداش به کاربران برای تکمیل وظایف یا رسیدن به نقاط عطف می تواند به طور قابل توجهی تعامل کاربر را افزایش دهد.
به عنوان مثال، برنامه پاداش استارباکس از یک سیستم امتیاز استفاده می کند که در آن مشتریان برای خرید ستاره هایی کسب می کنند که می توانند برای نوشیدنی یا غذای رایگان استفاده شوند. این امر نه تنها مشتریان را برای خرید بیشتر تشویق می کند، بلکه باعث ایجاد حس وفاداری به برند می شود.
شخصی سازی و توانمندسازی کاربران
شخصی سازی و توانمندسازی کاربر شامل تطبیق تجربیات و ارائه گزینه های کنترلی، افزایش تعامل و اعتماد کاربر است. معروف است که نتفلیکس برند خود را بر اساس شخصی سازی می سازد. هر یک از 260.8 میلیون کاربر آن یک تجربه صفحه اصلی منحصر به فرد دارد که مطابق با ترجیحات شخصی آنها است. آنها در توصیههای شخصیسازی شده آنقدر خوب هستند که فعالیت بینندگان را بر اساس توصیهها از ۲ درصد به ۸۰ درصد خیرهکننده افزایش دادهاند.
با تطبیق تجربه برای هر کاربر، میتوانید تعامل معنادارتر و جذابتری ایجاد کنید. بیایید به برخی از راه های این بازی نگاه کنیم.
تجارب خیاطی بر اساس ترجیحات کاربر
تجارب مناسب برای کاربران شما می تواند رضایت و تعامل آنها با محصول یا خدمات شما را به میزان قابل توجهی بهبود بخشد. این نه تنها تجربه کاربر را افزایش می دهد، بلکه حس ارتباط و وفاداری به برند شما را نیز ارتقا می دهد.
با استفاده از داده ها و رفتار کاربر، می توانید:
محتوا و ویژگی های مرتبط را توصیه کنید . محصولاتی را به کاربران نشان دهید که احتمالاً به آنها علاقه دارند، مقالاتی را بر اساس سابقه خواندن آنها پیشنهاد دهید یا نتایج جستجو را بر اساس سؤالات گذشته شخصی سازی کنید.
رابط را تطبیق دهید . چیدمان، زبان یا حتی طرح رنگ را بر اساس ترجیحات کاربر تنظیم کنید و تجربه ای راحت تر و آشناتر ایجاد کنید.
ارتباط شخصی را ارائه دهید . خبرنامههای ایمیل، پیامهای بازاریابی، یا اعلانهای درونبرنامهای را بسازید تا با تک تک کاربران طنینانداز شود.
ارائه گزینه های کنترل و سفارشی سازی
توانمندسازی فراتر از تطبیق صرف تجربه است. این در مورد کنترل کردن کاربران بر تعامل آنها است. این می تواند شامل موارد زیر باشد:
گزینه های سفارشی سازی به کاربران اجازه دهید داشبورد خود را شخصیسازی کنند، تنظیمات برگزیده را تنظیم کنند یا نحوه تعامل با محصول را انتخاب کنند.
شفافیت و کنترل داده ها نحوه جمعآوری و استفاده از دادههای کاربر را به اشتراک بگذارید و گزینههایی را برای کاربران فراهم کنید تا تنظیمات حریم خصوصی خود را مدیریت کنند.
مسیرهای متعدد برای انجام وظایف . راههای جایگزین برای دستیابی به هدف یکسان ارائه دهید، با اولویتهای کاربر و سبکهای یادگیری متفاوت.
از طریق شخصی سازی شفاف اعتماد ایجاد کنید
ایجاد اعتماد برای شخصی سازی موفق بسیار مهم است. کاربران باید با نحوه استفاده از داده هایشان احساس راحتی کنند و مطمئن باشند که ترجیحات آنها رعایت می شود. در اینجا نحوه رسیدن به آن آمده است:
در مورد جمع آوری و استفاده از داده ها شفاف باشید . به وضوح توضیح دهید که چه دادههایی جمعآوری میشوند، چگونه استفاده میشوند و چه کسی به آن دسترسی دارد.
گزینه های انصراف واضح را ارائه دهید . به کاربران اجازه دهید انتخاب کنند که آیا میخواهند از دادههایشان برای شخصیسازی استفاده شود یا نه.
روی مزایا تمرکز کنید . به طور مؤثر ارتباط برقرار کنید که چگونه شخصیسازی تجربه کاربر را افزایش میدهد و برای آنها ارزش ایجاد میکند.
مطالعات موردی: استراتژی های UX موثر
یک استراتژی طراحی UX موفق، استراتژی ای است که به طور موثر نیازها و انتظارات کاربران را برآورده می کند و در عین حال با اهداف کسب و کار یا سازمان همسو می شود. در اینجا چند نمونه از شرکت هایی وجود دارد که با موفقیت استراتژی های طراحی UX را اجرا کرده اند که از قدرت روانشناسی برای افزایش تجربه کاربر استفاده می کنند.
سفارش آمازون با یک کلیک
آمازون Loss Aversion - یک اصل اقتصاد رفتاری - را در سیستم سفارش با یک کلیک خود پیاده سازی می کند. این سیستم تلاش درک شده برای خرید را کاهش میدهد، و از تمایل روانشناختی کاربران استفاده میکند تا احتمال بیشتری برای تکمیل خرید داشته باشند، در صورتی که متوجه شوند در صورت عدم اقدام سریع ممکن است محصولی را از دست بدهند.
قدرت سنج پروفایل لینکدین
قدرت سنج پروفایل لینکدین از اثر گرادیان هدف هال استفاده می کند، جایی که افراد انگیزه می گیرند تا یک هدف را تکمیل کنند (در این مورد، پر کردن نمایه خود) زیرا خود را به پایان نزدیک تر می دانند. طراحان UX از این اثر برای افزایش تعامل و نرخ تکمیل کاربر استفاده می کنند.
طراحی مینیمالیستی اپل
طراحی مینیمالیستی اپل در سراسر محصولاتش استفاده از نظریه بار شناختی Sweller را پیشنهاد می کند که به این معنی است که انسان ها ظرفیت محدودی برای پردازش اطلاعات دارند.
اپل با به حداقل رساندن درهم و برهمی و عناصر غیر ضروری، بار شناختی را کاهش میدهد و تمرکز کاربران را بر روی عناصر ضروری و تعامل عمیقتر با ویژگیها و عملکردهای اصلی محصولاتش آسانتر میکند.
مطالعات موردی: استراتژی های UX ناکارآمد
در اینجا چند نمونه جالب وجود دارد که در آن شرکتها استراتژیهای طراحی UX را اجرا کردند که همراه با بینشهای بهدستآمده در بین کاربران طنینانداز نبود.
طراحی مجدد اپلیکیشن اسنپ چت
در سال 2018، اسنپ چت برنامه خود را برای جدا کردن محتوا از دوستان و محتوا از ناشران با هدف افزایش تعامل کاربران، دوباره طراحی کرد. با این حال، طراحی مجدد منجر به واکنش شدید کاربرانی شد که طرح جدید را گیج کننده و کمتر بصری می دانستند. این امر منجر به از دست دادن کاربران و کاهش تعامل کاربران شد.
یادگیری : از طراحی مجدد شدید اجتناب کنید و از قانون وبر پیروی کنید، که نشان می دهد تفاوت قابل توجه بین دو محرک متناسب با بزرگی محرک است. در طراحی UX، این بدان معناست که تغییرات تدریجی و تدریجی اغلب موثرتر و بهتر از طراحی های ناگهانی و شدید توسط کاربران دریافت می شود.
اشتراک خودکار Google+
در سال 2011، Google+ به طور خودکار کاربران را در نمایه های Google+ مخاطبین Gmail آنها مشترک کرد، این استراتژی به عنوان مزاحم و نقض حریم خصوصی کاربران تلقی می شود. این عدم شفافیت، همراه با عدم رسیدگی به اشکالات امنیتی که حریم خصوصی کاربران را به خطر می انداخت، منجر به شکایات منفی گسترده مطبوعات و کاربران شد که در نهایت به شکست و خاموش شدن پلت فرم در سال 2019 کمک کرد.
یادگیری : از استقلال و حریم خصوصی کاربر با انتقال شفاف شیوههای داده حمایت کنید. برای ارتقاء وفاداری مشتری و کاهش واکنشها، کنترلی بر اطلاعات و ترجیحات خود در اختیار کاربران قرار دهید.
ویژگی «سفرها» Airbnb
در سال 2016، Airbnb «Trips» را راهاندازی کرد، یک ویژگی با هدف تبدیل شدن به فروشگاهی یکجا برای رزرو تجربههای مختلف سفر در کنار اقامت. با این حال، کاربران متوجه شدند که رابط کاربری به هم ریخته و گیج کننده است و این ویژگی نتوانست جلب توجه کند.
یادگیری : همیشه از انجام تست کاربر اطمینان حاصل کنید و تحلیل کنید که آیا یک ویژگی جدید با رفتار کاربر موجود مطابقت دارد یا خیر. قبل از معرفی ویژگی های جدید، نیازها و رفتار کاربر را کاملاً درک کنید. همچنین، طبق قانون میلر، اطلاعات را به صورت تکه ای ارائه کنید، که پیشنهاد می کند انواع مختلف اطلاعات را به تکه های قابل مدیریت تقسیم یا سازماندهی کنید (حدود 7 بعلاوه یا منهای 2) تا به کاربران کمک کند به راحتی اطلاعاتی را که می بینند هدایت و پردازش کنند و تجربه کلی کاربر را بهبود بخشد.
تست و تکرار در طراحی UX
تست و تکرار اجزای حیاتی فرآیند طراحی UX هستند که اطمینان میدهند که عناصر طراحی کاربر محور و موثر هستند. با درگیر کردن زودهنگام و مکرر کاربران، میتوانید بینش ارزشمندی در مورد نحوه تعامل کاربران با ساختههایتان، درک نیازها و نکات دردناک آنها و شناسایی زمینههای بهبود به دست آورید.
به عنوان مثال، Spotify به طور منظم آپشن های جدید را با زیرمجموعهای از کاربران خود قبل از ارائه آنها به همه آزمایش میکند. این رویکرد تکراری به Spotify اجازه می دهد تا بازخورد جمع آوری کند، ویژگی ها را اصلاح کند و در نهایت تجربه کاربری بهتری را ارائه دهد.
اهمیت تست کاربر در اعتبارسنجی انتخاب های طراحی
تست کاربر برای تایید مفروضات طراحی شما قبل از تبدیل شدن به اشتباهات پرهزینه بسیار مهم است. تصور کنید ماه ها صرف توسعه یک ویژگی می کنید تا بعدا متوجه شوید که کاربران آن را گیج کننده یا بی فایده می دانند. تست کاربر با کمک به شما به شما کمک می کند از این دام جلوگیری کنید:
مشکلات قابلیت استفاده را شناسایی کنید . مشاهده تعاملات کاربر، مشکلاتی مانند برچسب های نامشخص، ناوبری گیج کننده، یا گردش های کاری گیج کننده را آشکار می کند. به عنوان مثال، یک جلسه تست کاربر ممکن است نشان دهد که کاربران برای یافتن نوار جستجو به دلیل قرارگیری ضعیف یا عدم برجستگی بصری در تلاش هستند.
درک کاربر را ارزیابی کنید . آزمایش ارزیابی می کند که آیا کاربران هدف و عملکرد طراحی را درک کرده اند یا خیر. به عنوان مثال، ممکن است به کاربران نشان دهد که آپشن های کلیدی محصول را به دلیل نامشخص بودن بیانیههای سود یا اطلاعات از دست رفته درک نمیکنند.
میزان رضایت کاربر را اندازه گیری کنید . تست به شما این امکان را می دهد تا با جمع آوری بازخورد، رضایت کاربر را از طراحی خود اندازه گیری کنید. به عنوان مثال، کاربران ممکن است در طول آزمایش برنامه تلفن همراه از زمان بارگذاری کند ابراز ناراحتی کنند.
ترکیب بازخورد کاربر برای بهبودهای تکراری
با جمعآوری بازخورد کاربران، میتوانید به راحتی زمینههای بهبود را شناسایی کنید و تغییرات تکراری برای بهبود تجربه کاربر ایجاد کنید. میتوانید از طریق نظرسنجیهایی که توسط ابزارهای نرمافزار تجربه مشتری ارائه میشوند، بازخورد جمعآوری کنید، مصاحبه انجام دهید یا آزمایش قابلیت استفاده را انجام دهید.
در اینجا نحوه جمع آوری بازخورد کاربر برای بهبودهای تکراری کار می کند:
نقاط درد را شناسایی کنید . از طریق مصاحبهها، نظرسنجیها و آزمایشهای قابلیت استفاده، میتوانید نقاط دردناک و ناامیدی کاربران را از طراحی موجود خود کشف کنید. به عنوان مثال، بازخورد ممکن است نشان دهد که کاربران فرآیند پرداخت یک وب سایت تجارت الکترونیک را طولانی و دست و پا گیر می دانند.
بهبودها را اولویت بندی کنید . بر اساس بازخورد کاربران، می توانید اولویت بندی کنید که کدام جنبه از طراحی شما به بیشترین توجه نیاز دارد. این اطمینان حاصل می کند که تلاش های شما بر روی رسیدگی به مسائلی متمرکز می شود که برای کاربران اهمیت بیشتری دارد. برای مثال، بر اساس بازخورد، تیم وبسایت تجارت الکترونیک ممکن است سادهسازی فرآیند پرداخت را با کاهش مراحل غیرضروری و ارائه گزینههای پرداخت مهمان در اولویت قرار دهد.
طراحی خود را اصلاح کنید . بازخورد کاربر شما را راهنمایی می کند تا طراحی خود را اصلاح کنید و آن را کاربرپسندتر و شهودی کنید. این فرآیند تکراری منجر به طرحی می شود که واقعاً با کاربران طنین انداز می شود و نیازهای آنها را به طور مؤثر برطرف می کند.
تست A/B برای بهینه سازی
تست A/B شامل مقایسه دو نسخه مختلف از یک عنصر طراحی و شناسایی اینکه کدام یک بر اساس رفتار کاربر عملکرد بهتری دارد. این به شما امکان می دهد برای بهینه سازی بیشتر تصمیمات مبتنی بر داده بگیرید.
به عنوان مثال، یک وبسایت خبری ممکن است A/B دو نسخه مختلف از طرحبندی صفحه اصلی خود را آزمایش کند - یکی با تاکید بر اخبار فوری، دیگری بر محتوای نظارتی - تا ببیند کدام یک کاربران را طولانیتر در سایت نگه میدارد و بازدیدهای بیشتری از صفحه را افزایش میدهد.
در اینجا دلایلی وجود دارد که چرا باید آزمایش A/B را برای بهینه سازی در سیستم های طراحی خود در نظر بگیرید.
تغییرات طراحی خاص را آزمایش کنید . تست A/B نسخههای مختلف عناصر مانند دکمهها، CTAها، طرحبندیها یا حتی کل صفحات را برای آزمایش فرضیهها و تعیین اینکه کدام مؤثرتر است، مقایسه میکند. به عنوان مثال، آزمایش دو تنوع رنگی مختلف برای دکمه Buy Now برای اینکه ببینید کدام یک باعث تبدیل بیشتر می شود.
نتایج قابل اندازه گیری را بدست آورید . تست A/B دادههای کمی در مورد رفتار کاربر، مانند نرخ کلیک، نرخ تبدیل و زمان صرف شده در یک صفحه در اختیار شما قرار میدهد و به شما کمک میکند تا بهترین طراحی را بهطور عینی انتخاب کنید. به عنوان مثال، اگر دکمه قرمز Buy Now کلیک بیشتری نسبت به دکمه آبی داشته باشد، این نشان میدهد که از نظر بصری جذابتر است و کاربران را تشویق میکند تا اقدام کنند.
بهینه سازی مستمر تست A/B به شما این امکان را می دهد که به طور مداوم طراحی خود را بر اساس بینش های مبتنی بر داده اصلاح و بهینه کنید. پس از اجرای دکمه قرمز خرید اکنون ، می توانید تست های A/B بیشتری را برای بهینه سازی سایر عناصر وب سایت، مانند توضیحات محصول یا بنرهای تبلیغاتی، انجام دهید.
ملاحظات اخلاقی برای طراحی UX کاربر محور
در حالی که تمرکز کاربر در طراحی UX بسیار مهم است، بسیار مهم است که با ملاحظات اخلاقی به آن نزدیک شویم. تصمیمات طراحی ما این پتانسیل را دارد که بر رفتار و رفاه کاربر تأثیر بگذارد و نادیده گرفتن اصول اخلاقی می تواند عواقب زیانباری داشته باشد.
در اینجا چند زمینه کلیدی وجود دارد که باید در نظر بگیرید:
متقاعدسازی را با استقلال کاربر متعادل کنید . به عنوان یک طراح UX، هدف شما متقاعد کردن کاربران برای انجام اقدامات خاص، مانند خرید یا ثبت نام برای یک سرویس است. با این حال، احترام به استقلال کاربر و اجتناب از تاکتیکهای دستکاری که ممکن است کاربران را مجبور به انجام اقداماتی کند که با آن راحت نیستند، ضروری است. ارائه اطلاعات و انتخابهای واضح به کاربران این امکان را میدهد که مطابق با ترجیحات خود تصمیم بگیرند.
اطمینان از رضایت آگاهانه در طراحی UX . کسب رضایت آگاهانه بسیار مهم است، به ویژه هنگام جمع آوری داده های شخصی یا اجرای ویژگی هایی که ممکن است بر حریم خصوصی کاربر تأثیر بگذارد. شما باید هدف جمعآوری دادهها، نحوه استفاده از دادهها را به وضوح بیان کنید و به کاربران امکان رضایت یا انصراف را بدهید.
فراتر از قوانین قانونی حرکت کنید . به جای تکیه بر اصطلاحات پیچیده حقوقی، سیاست های حفظ حریم خصوصی را به زبانی واضح و مختصر ارائه کنید که از ابهام جلوگیری می کند. کاربران باید بتوانند بدون نیاز به تخصص قانونی درک کنند که به چه چیزی رضایت می دهند.
به نگرانی های مربوط به حریم خصوصی و امنیت داده ها رسیدگی کنید . هنگامی که ذخیره داده، رمزگذاری، و رعایت مقررات حفظ حریم خصوصی را در اولویت قرار می دهید و آن را به طور شفاف به کاربران خود منتقل می کنید، ضمن اطمینان از اقدامات اخلاقی، اعتماد بین کاربران خود ایجاد می کنید.
روندهای آینده در طراحی UX
چشم انداز همیشه در حال تحول طراحی UX مملو از احتمالات است. با پذیرش فناوریهای نوظهور و عمیقتر کردن پیچیدگیهای رفتار انسان، طراحان میتوانند تجربیاتی ایجاد کنند که نه تنها نیازهای کاربر را برآورده میکند، بلکه در سطح احساسی نیز با آنها طنینانداز میشود.
این رویکرد انسان محور پتانسیل ایجاد انقلابی در نحوه تعامل ما با فناوری و شکل دادن به آینده تجربه کاربر را دارد.
فناوری های نوظهور در طراحی UX
در اینجا چیزی است که آینده UX را شکل می دهد:
واقعیت گفت ه (AR) و واقعیت مجازی (VR) . این فناوری های غوطه ور نیازمند درک ادراک کاربر، آگاهی فضایی و پاسخ های احساسی در محیط های مجازی است. طراحی برای AR/VR مستلزم تطبیق اصول روانشناختی برای اطمینان از راحتی و تعامل کاربر و جلوگیری از بار شناختی اضافی است.
هوش مصنوعی (AI) و یادگیری ماشین (ML) . شخصیسازی مبتنی بر هوش مصنوعی مستلزم تحلیل دقیق سوگیریهای کاربر، پیامدهای اخلاقی و احتمال تبعیض است. درک روانشناسی کاربر در حصول اطمینان از اینکه هوش مصنوعی تجربیات را به طور مسئولانه و منصفانه شخصی می کند، بسیار مهم خواهد بود.
رابط کاربری صوتی (VUI) . طراحی برای VUI هایی مانند Amazon Alexa و Google Assistant نیازمند درک تشخیص گفتار، پردازش زبان طبیعی و هدف کاربر است. درک نحوه تعامل کاربران با VUI و انتظارات آنها از تعاملات صوتی برای ایجاد تجربیات بصری بسیار مهم است.
تکامل استراتژی های UX مبتنی بر روانشناسی
در طول سال ها، طراحی UX دستخوش تحولی شگفت انگیز شده است. در حالی که تمرکز اولیه بر زیبایی شناسی و قابلیت استفاده بود، یک تغییر پارادایم پدیدار شده است که روانشناسی را در خط مقدم ایجاد تجربیات استثنایی کاربر قرار داده است. این تغییر منجر به چندین روند کلیدی در شکل دادن به آینده طراحی UX شده است، از جمله:
روی طراحی احساسی تمرکز کنید . با هدف برانگیختن احساسات مثبت و ایجاد اعتماد با کاربران، تأکید بیشتری بر طراحی بر اساس سفرهای احساسی کاربران خواهد شد.
علوم اعصاب و تحقیقات بیومتریک . پیشرفتها در این زمینهها بینشهای عمیقتری را در مورد رفتار کاربر ارائه میدهد و به رابطهای بصریتری منجر میشود که با حالتهای شناختی کاربران سازگار میشوند.
تجربیات بیش از حد شخصی . طراحی UX با استفاده از روانشناسی و فناوری های جدید، تجربیاتی را ایجاد می کند که متناسب با نیازها و ترجیحات فردی باشد و رضایت کاربر را افزایش دهد.
افزایش تعامل انسان و کامپیوتر همانطور که فناوری شهودی تر می شود، تعاملات طبیعی تر و یکپارچه تر می شود و خطوط بین دنیای فیزیکی و دیجیتال را محو می کند.
نتیجه
تلاقی روانشناسی و طراحی UX، رویکرد ما به تجربه کاربر را تغییر داده است. با درک و به کارگیری اصول روانشناسی، طراحان می توانند تجربیات جذاب، شهودی و تاثیرگذارتری را برای کاربران ایجاد کنند. از فرآیندهای شناختی گرفته تا تأثیرات عاطفی، روانشناسی نقش مهمی در شکلدهی رفتار کاربر و تصمیمگیریهای طراحی دارد.
همانطور که به آینده می نگریم، فناوری های نوظهور مانند AR/VR، AI/ML و VUI به شکل دهی به طراحی UX دیجیتال ادامه می دهند و فرصت های جدیدی برای ایجاد تجربیات نوآورانه و شخصی ارائه می دهند. با پذیرش این روندها و ادامه تمرکز بر استراتژیهای مبتنی بر روانشناسی، طراحان میتوانند تجربیاتی ایجاد کنند که نه تنها نیازهای کاربر را برآورده میکند، بلکه در سطح عمیقتری با آنها طنینانداز میشود و در نهایت آینده تجربه کاربر را شکل میدهد.
ارسال نظر