وقتی این را می نویسم، کمی شبیه یک رکورد شکسته می شوم، و دوباره گزارش می دهم که چگونه دادگاه عالی ایالات متحده می تواند با صدور حکمی امروز (دوشنبه یا اندکی پس از آن)، درباره سرنوشت رسانه های اجتماعی آنطور که ما می شناسیم تصمیم گیری کند. قضات میتوانند تصمیمگیریهای مربوط به تعدیل محتوا را به دست این شرکتها بسپارند یا همه آنها را نماد سخنرانی آزاد و بدون محدودیت قرار دهند.
این دو پرونده، یکی از فلوریدا و دیگری از تگزاس، هر دو حول محور ادعاهایی است که فیسبوک، ایکس (توئیتر سابق) و دیگر پلتفرمهای رسانههای اجتماعی بهطور غیرمنصفانه محتوا را عمدتاً از کاربران و منابع راستگرا ممنوع میکنند. این ادعاها بیشتر از نقطه عطف تاریخ ایالات متحده ناشی می شود: شورش های 6 ژانویه و هجوم به ساختمان کنگره ایالات متحده. در آن زمان، فیسبوک، توییتر، یوتیوب و سایر شرکتهای رسانههای اجتماعی، رئیسجمهور سابق دونالد ترامپ را به دلیل ترس از اینکه پستهای بیشتر از سوی او باعث شعلهور شدن خشونتهای بیشتر شود، بد نشان دادند. در همین دوران، شرکتها همچنین به دنبال حذف اطلاعات غلط خطرناک در مورد همهگیری COVID-19 و واکسیناسیون بودند. اگر این دو مورد موفقیت آمیز باشند، توانایی شرکت های رسانه های اجتماعی برای تعدیل و ممنوعیت محتوا را به شدت تغییر می دهند.
این یکی از بزرگترین و پرمخاطب ترین پرونده های دادگاه عالی ایالات متحده در سال است، اما شاید این سؤال برای قضات به این خلاصه شود که این پلتفرم ها واقعاً چه هستند: ناشران یا خدمات. به جز، من فکر نمی کنم به این سادگی باشد.
آیا می توان یک متصدی ابزار و محتوا بود؟ احتمالاً نه، اما حتی یک شرکت برقی باید اطمینان حاصل کند که خدماتی که ارائه میکند و محتویات ارائه آن - برق، گاز، آب، ارتباطات یا سیگنالهای تلویزیونی - از کیفیت بالا و ایمن برای مصرف انسان برخوردار است.
پلتفرم های رسانه های اجتماعی، به لطف بخشی از قانون نجابت ارتباطات 1996 ، بخش 230 ، از حمایت ها و امتیازات ابزارهای برقی برخوردار شده اند و متحمل تعهدات متولیان محتوا و ناشران مانند، مثلاً نیویورک تایمز نشده اند.
اعتدال در جهان در حال تغییر
طبیعتاً، این قوانین مدتها قبل از عصر رسانههای اجتماعی و دههها قبل از اینکه بفهمیم چگونه مصرف رسانههای اجتماعی بر ذهن انسان انعطافپذیر ما تأثیر میگذارد، تدوین شدهاند. مطمئناً، ما در دهههای 1980 و 1990 تابلوهای اعلانات و AOL داشتیم، اما هیچ چیز واقعاً ما را برای توییتر (اکنون X)، فیسبوک، لینکدین، تیک تاک، اینستاگرام، یوتیوب و دیگر پلتفرمهایی که صفحهنمایش و بخشهای عظیمی از روزهای ما را مصرف میکنند آماده ن کرد. اخیراً زمان صفحه نمایش خود را تحلیل کرده اید؟).
ذهن های جوان به ویژه در برابر داده های الگوریتمی ماساژ داده شده مانند آتشخانه های بسیار هدفمند محتوا و ایده ها آسیب پذیر هستند. رسانه های اجتماعی این قدرت را دارند که درک ما از جهان را شکل دهند یا حداقل آن را تقویت کنند. به نوعی، رسانه های اجتماعی در تقابل با انتشارات و رسانه ها عمل کرده اند که زمانی به دنبال روشن کردن و عقلانی کردن جهان از طریق کشف و به اشتراک گذاری حقایق بودند.
وقتی سیاستمداران، شرکتها، قدرتهای جهانی و دیگران متوجه شدند که نه تنها میتوانند در رسانههای اجتماعی مشارکت کنند، بلکه میتوانند به شکلدهی پیامهایی که در آن ارائه میشود کمک کنند، از موضع انحرافی این پلتفرمها استفاده کردند. توییتر و یوتیوب اهمیتی نداشتند که شما چه پست می کنید. قوانین تعدیل محتوا در آن زمان ابتدایی و بدیهی بود، معمولاً با محتوای بزرگسالان سروکار داشت که گویی این بزرگترین مشکل ما خواهد بود. هیچ کس آینده را پیش بینی نمی کرد و قطعاً هیچ کس 6 ژانویه را پیش بینی نمی کرد.
این پایان خوبی نخواهد داشت
اگر دادگاه عالی به نفع تگزاس و فلوریدا رای دهد، رسانه های اجتماعی تغییر خواهند کرد، اما نه به روش خوبی. در حال حاضر میتوانید ببینید که در X چگونه است که در آن، ایلان ماسک، طرفدار آزادی بیان به هر قیمتی، تقریباً پلتفرم را نابود کرده است، اگر نه تشویقکننده، باز گذاشتن دروازهها برای ترولینگ، سخنان نفرتانگیز و اطلاعات نادرست قابل توجه (کمی از آن). مستقیماً از خود ماسک می آید).
SCOTUS می تواند این پلتفرم ها را از ابتدایی ترین قابلیت های تعدیل آن ها ربوده باشد. مانند این است که به کارخانه آب بگویید که نمی توانید آب ما را بدون توضیح به هر مشتری که چرا سرب و سایر آلاینده ها را حذف می کنید، تصفیه کنید. رسانه های اجتماعی در نبردی دائمی با آلاینده های محتوا و اطلاعات هستند. اگر نتواند برخی از تعدیل ها را خودکار کند، پلتفرم ها بیش از حد ممکن شده و به زودی غیر قابل استفاده خواهند شد.
آیا فکر میکنم این پلتفرمها باید بتوانند، وقتی از آنها پرسیده میشود، تصمیمات خود را توضیح دهند؟ بله، اما من تضمین میکنم که YouTube و دیگران هر روز میلیونها تصمیم خودکار میگیرند. بیشتر آنها مورد قدردانی ما قرار نمی گیرند زیرا نمی توانیم چیزهایی را که نمی بینیم از دست بدهیم و باید برای بسیاری از چیزهایی که نمی بینیم شکرگزار باشیم.
در چند سال گذشته، از افراد زیادی در هر دو طرف طیف سیاسی شنیدهام که معتقدند توسط شرکتهای رسانههای اجتماعی سایهبانی شدهاند. من این را نشانه ای می دانم که تعادل وجود دارد. رسانه های اجتماعی به دنبال ممنوع کردن شما به طور خاص نیستند، آنها فقط محتوای اعتراض آمیز، مشکوک یا حتی آشکارا نادرست یا خطرناک را مسدود می کنند. آنها اشتباه می کنند - خیلی - اما نه به اندازه ای که درست می کنند.
سانسور وقتی اتفاق می افتد بد است، اما رسانه های اجتماعی بدون تعدیل محتوا کاملاً خطرناک است. دادگاه عالی ایالات متحده باید این را بداند و درک کند که چیزی به نام تعدیل محتوا وجود ندارد و دنیای بدون آن احتمالاً کاملاً وحشتناک است.
ارسال نظر