دادگاه عالی میتواند در مورد آینده تعدیل محتوا تصمیم بگیرد – یا میتواند نقطهگذاری کند
دیوان عالی در حال تحلیل سرنوشت دو قانون ایالتی است که نحوه تعدیل محتوا توسط شرکت های رسانه های اجتماعی را محدود می کند.
در مباحثات شفاهی روز دوشنبه، قضات با مجموعهای از سؤالات دست و پنجه نرم کردند که میتوانست اینترنت را تغییر دهد، از شبکههای اجتماعی مانند فیسبوک و تیک تاک گرفته تا برنامههایی مانند Yelp و Etsy.
در ماه اکتبر، دادگاه عالی تصمیم گرفت به دو پرونده موازی، یکی در فلوریدا (Moody v. NetChoice, LLC) و دیگری در تگزاس (NetChoice, LLC v. Paxton) رسیدگی کند. در هر دو مورد، که توسط فرمانداران جمهوریخواه امضا شد، یک قانون جدید ایالتی به شرکتهای رسانههای اجتماعی دستور داد تا حذف برخی از محتواها را متوقف کنند.
لایحه 7072 سنای فلوریدا از شرکت های رسانه های اجتماعی از ممنوعیت نامزدهای سیاسی یا اعمال محدودیت بر محتوای آنها جلوگیری می کند. در تگزاس، House Bill 20 به شرکتهای رسانههای اجتماعی بيان کرد که دیگر نمیتوانند محتوا را بر اساس «نگاهی که در بیان کاربر نشان داده میشود» حذف یا از آن پولزدایی کنند. در فلوریدا، دادگاه تجدیدنظر فدرال عمدتاً به نفع شرکتهای فناوری رای میداد، اما در تگزاس، دادگاه تجدیدنظر در کنار ایالت قرار گرفت.
این دو قانون هر دو توسط قانونگذاران جمهوری خواه تدوین شده اند تا شرکت های رسانه های اجتماعی را به دلیل تعصبات ضد محافظه کارانه آنها مجازات کنند. این اتهامات توسط تحقیقات تأیید نشده اند، اما کاربران محافظه کار رسانه های اجتماعی به طور نامتناسبی در معرض اطلاعات نادرست سیاسی هستند، که می تواند تصورات مربوط به اختلاف ایدئولوژیک در تصمیمات تعدیل محتوای فناوری را توضیح دهد.
قوانین فلوریدا و تگزاس اکنون در شبکهای پیچیده از سوابق حقوقی غبارآلود در هم پیچیده شدهاند که عمدتاً بر اساس احکامی است که مدتها قبل از اینکه کلماتی مانند «توئیت» و «جریان زنده» بخشی از گفتار روزمره باشند ایجاد شدهاند. از آنجایی که اکثر قوانین حاکم بر اینترنت مدرن بسیار قدیمی هستند، شرکتهای فناوری و منتقدان آنها به طور یکسان مشتاق شفافسازی هستند – اگرچه همانطور که دیوان عالی سال گذشته با دو پرونده متفاوت رسانههای اجتماعی نشان داد، ممکن است آن را نتوانند دریافت کنند.
روز دوشنبه، قضات در هر دو طرف طیف سیاسی نسبت به این دو قانون دولتی تردید داشتند. در بحث های شفاهی، قاضی سونیا سوتومایور این موارد را "عجیب" خواند و هشدار داد که ماهیت گسترده آنها می تواند تأثیرات غیرقابل پیش بینی داشته باشد.
«به نظر میرسد قانون شما تقریباً تمام پلتفرمهای رسانههای اجتماعی در اینترنت را پوشش میدهد، و ما amici داریم که پلتفرمهای رسانههای اجتماعی سنتی نیستند، مانند گوشیهای هوشمند و دیگرانی که خلاصههای آمیسی را ارسال کردهاند و به آنها میگویند که خواندن این قانون میتواند آنها را پوشش دهد. سوتومایور با اشاره به قانون فلوریدا گفت.
"این بسیار گسترده است، تقریباً همه چیز را در بر می گیرد. اما تنها چیزی که در مورد اینترنت می دانم این است که تنوع آن بی نهایت است. » سوتومایور به بازار آنلاین Etsy به عنوان نمونه ای کمتر آشکار از وب سایتی اشاره کرد که می تواند تحت تأثیر منفی قوانین ایالتی باشد که برای دیکته کردن شرکت های رسانه های اجتماعی طراحی شده اند.
قاضی برت کاوانا در خطاب به وکیل کل فلوریدا، هنری ویتاکر، متمم اول را مطرح کرد - اما نه به نحوی که با استدلال ایالت موافق باشد.
کاوانا گفت: «شما گفتید طراحی متمم اول برای جلوگیری از «سرکوب گفتار» است. «و شما آنچه را که من میدانم سه کلمه کلیدی در متمم اول یا برای توصیف متمم اول، «توسط دولت» را کنار گذاشتید.
حتی قاضی نیل گورسوچ که به نظر میرسید دلسوزتر از استدلالهای انتقادی علیه شبکههای اجتماعی است، به بخش 230، قانونی طولانیمدت که از تصمیمات تعدیل محتوای شرکتهای اینترنتی محافظت میکند، اشاره کرد و بيان کرد که احتمالاً محدودیتهای ایالتی در مورد اعتدال رسانههای اجتماعی را «پیشگیری» میکند.
به نظر نمی رسید که همه قضات از صنعت فناوری حمایت کنند. به نظر می رسد که قاضی کلارنس توماس و ساموئل آلیتو استدلال های ایالت ها را قانع کننده تر از همتایان خود می دانستند، با این که آلیتو در یک نقطه از او پرسید که آیا ایده تعدیل محتوا «چیزی بیش از تعبیر سانسور» است.
جلسه استماع روز دوشنبه در مورد جایگاه اکثریت قضات در حال حاضر شفافیت ارائه کرد، اما هر چیزی ممکن است اتفاق بیفتد - از جمله هیچ چیز. تعداد انگشت شماری از قضات، از جمله قضات سوتومایور، گورسوش، بارت و توماس نسبت به نحوه شروع پرونده ها ابراز تردید کردند.
پل بارت، استاد حقوق دانشگاه نیویورک و معاون مرکز تجارت و حقوق بشر دانشگاه نیویورک و معاون مرکز تجارت و حقوق بشر دانشگاه نیویورک، به TechCrunch گفت: «این چالش چهره نامیده میشود، زیرا در ظاهر قانون، یک رقیب ادعا میکند کاری که قانونگذار انجام داده است خلاف قانون اساسی است. «این موردی است که یک طرف، در این مورد گروههای تجاری صنعتی، حتی قبل از اجرای قانون به دادگاه مراجعه میکنند. و آنها به قاضی پرونده می گویند "این قانون صرف نظر از اینکه چگونه اجرا شود خلاف قانون اساسی است. "
«آنها در آن مرحله از قاضی خواستند دستوری صادر کند که بگوید قانون اجرا نمی شود. با انجام این کار، ارائه معمول حقایق و ارقام و تجربه و غیره وجود ندارد، هیچ شهادتی وجود ندارد که به دادگاه استیناف اجازه دهد تا ببیند قانون در عمل چگونه عمل می کند.»
دادگاه عالی می تواند هر زمانی از هم اکنون تا زمانی که دوره دادگاه در ژوئن به پایان می رسد، یک حکم قاطع صادر کند. یا ممکن است از تصمیم گیری در مورد موضوعات مورد نظر خودداری کند و تصمیم بگیرد که پرونده ها را برای محاکمه کامل به دادگاه های بدوی بازگرداند، روندی که ممکن است سال ها طول بکشد. بارت گفت: «پروندههای دیوان عالی میتوانند از این طریق به نتیجه برسند، که در بیشتر پروندهها باعث ناامیدی سایر طرفها میشود».
در هر صورت، بالاترین دادگاه در این سرزمین باید در نهایت با عصر اینترنت روبرو شود. بسیاری از سوابق قانونی مربوطه با تلویزیون کابلی، روزنامه ها یا شرکت های خدماتی سروکار دارند - نه کسب و کارهای اینترنتی با میلیون ها یا حتی میلیاردها کاربر.
بارت گفت: «روشن است که دیوان عالی باید رویه قضایی متمم اول خود را به روز کند تا این تغییر گسترده تکنولوژیکی را در نظر بگیرد. دیوان عالی اغلب در برخورد با این نوع مسائل از جامعه عقب می ماند و اکنون زمان رسیدگی به آن فرا رسیده است.
ارسال نظر