در طول دهه گذشته، مسلماً هیچ روند فناوری اطلاعات تحول آفرین تر از در دسترس بودن گسترده ابر عمومی وجود نداشته است. با توجه به افزایش مقیاسپذیری که نوید مقیاسپذیری و انعطافپذیری بینهایت را برای حجم کاری خود ارائه میدهد و در عین حال نیاز سازمانها به هزینههای زیرساختی داخلی، ابزارها و پرسنل را کاهش میدهد، سازمانها با عجله وارد عصر جدیدی شدهاند.
اما اخیراً، همانطور که استراتژیهای ابری شرکتها به بلوغ خود ادامه میدهند، این درک رو به رشدی وجود دارد که نه تنها سود مالی مورد انتظار از سرمایهگذاریهای ابری عمومی ممکن است گریزان باشد، بلکه درک این موضوع نیز وجود دارد که سازمانها ممکن است انعطافپذیری، امنیت و کنترل را قربانی کنند. هنگامی که آنها به "همه داخل" در ابر عمومی می روند. در نتیجه، تعداد فزایندهای از شرکتها را مشاهده کردهایم که شروع به تجدیدنظر در استراتژیهای ابری خود کردهاند و تصمیمهای عاقلانهتری در مورد جایی که اصلی ترین حجم کاریشان باید باشد، میگیرند. این بازنگری منجر به مهاجرت تدریجی بارها به خارج از ابر عمومی و به محیطهای ابری خصوصی - "بازگشت به وطن" - شده است و منعکس کننده درک رو به رشدی از یک حقیقت غیرقابل انکار است: ابر عمومی به سادگی انتخاب بهینه برای هر نوع حجم کاری نیست. .
پس چگونه سازمان ها باید به طور استراتژیک در مورد انواع حجم کاری که ممکن است از بازگشت به کشور سود ببرند فکر کنند؟ تصمیم گیری در مورد اینکه کدام حجم کاری به کجا تعلق دارد واقعاً به درک عمیق ماهیت آنها و نیازهای خاص سازمان بستگی دارد. صرف نظر از معماری خاص IT یک شرکت، بازگشت موفقیت آمیز به کشور نیازمند یک رویکرد ظریف و درک نحوه دسترسی به داده های خود، آنچه باید محافظت کنید و چقدر مایل به خرج هستید، دارد.
در این بخش اول از مجموعه دو قسمتی، به دو مورد از چهار عامل کلیدی که موج کنونی بازگشت به کشور را هدایت میکنند، خواهیم پرداخت: محاسبات لبه و حریم خصوصی /حاکمیت داده.
نایب رئیس Private Cloud در Rackspace.
محاسبات "زندگی در لبه": بارهای کاری را به خانه بیاورید
طبق تحقیقات Virtana، اکثر سازمانها در حال حاضر از نوعی استراتژی ابری ترکیبی استفاده میکنند که بیش از 80 درصد آنها در چند ابر و حدود 75 درصد از نوعی از ابر خصوصی استفاده میکنند. اخیراً ما شاهد تغییری بودیم، به ویژه در بخش هایی مانند خرده فروشی، مشاغل صنعتی، حمل و نقل و مراقبت های بهداشتی، به محاسبات لبه، که ناشی از نیاز به انعطاف پذیری و کنترل بیشتر بر منابع محاسباتی است. توسعه اینترنت اشیا (IoT) در اینجا بسیار مهم بوده است، زیرا امکان جمع آوری مجموعه وسیعی از داده ها در لبه شبکه را فراهم کرده است.
وقتی تعداد دستگاههای متصل اینترنت اشیا در لبه نسبتاً ناچیز بود، برای سازمانها منطقی بود که دادههایی را که ارائه میکنند به ابر عمومی ارسال کنند. اما از آنجایی که این دستگاهها به تکثیر خود ادامه میدهند، با جمعآوری و تجزیه و تحلیل دادهها در لبه، کارایی زیادی به دست میآید، از جمله پاسخ تقریباً لحظهای و قابلیت اطمینان بیشتر زیرساختهای حیاتی، مانند سیستمهای نقطه فروش و مونتاژ. خطوط
به خصوص در صنایعی که عملیات بدون وقفه در آنها اهمیت دارد، به حداقل رساندن زمان توقف برای حفظ سودآوری و رقابت بسیار مهم است. این تغییر به سمت محاسبات لبه ای منعکس کننده ارزیابی مجدد استراتژیک استقرار زیرساخت های فناوری اطلاعات است، با اولویت دادن به راه حل های بومی سازی شده نسبت به سرویس های ابری عمومی سنتی، و بسیاری از سازمان ها را به عقب نشینی بار کاری از ابر عمومی سوق داده است.
حاکمیت داده ها و حریم خصوصی
از آنجایی که کسبوکارها با نگرانیهای فزاینده پیرامون حفظ حریم خصوصی و مالکیت اطلاعات دست و پنجه نرم میکنند، نیاز به حفظ کنترل بیشتر بر دادههای حساس و ایجاد پارامترها و سیاستهای حاکم بر استفاده از آنها به رسمیت شناخته شده است.
در صنایعی مانند مراقبت های بهداشتی و خدمات مالی، که در آن مقادیر زیادی از داده های حساس حساس تولید و مبادله می شود، حفظ اعتماد و کنترل بر این اطلاعات از اهمیت بالایی برخوردار است. اطمینان از اینکه این داده ها در محیط های بسیار زنگ زده قرار دارند به سازمان ها اجازه می دهد تا به طور موثر از دارایی های خود محافظت کنند و خطر دسترسی غیرمجاز یا نقض را کاهش دهند.
علاوه بر این، افزایش تحلیل توسط ذینفعان کلیدی مانند CIOها، CTOها و هیئتها اهمیت حاکمیت دادهها و حریم خصوصی را افزایش داده است که منجر به افزایش قابلتوجهی در تحلیل دقیق راهحلهای ابری شخص ثالث میشود. در حالی که ابرهای عمومی ممکن است برای بارهای کاری مناسب باشند که مشمول قوانین حاکمیت داده نیستند، اغلب برای برآورده کردن آستانه های انطباق، یک راه حل خصوصی لازم است. عوامل کلیدی که باید در هنگام تصمیمگیری در مورد اینکه آیا راهحل ابر عمومی یا خصوصی ممکن است مناسبتر باشد در نظر گرفته شود، شامل میزان کنترل، نظارت، قابلیت حمل و سفارشیسازی حجم کار است.
البته اعتماد و حریم خصوصی تنها عوامل داده ای نیستند که باعث بازگشت به کشور می شوند. مزایای عملیاتی و استراتژیک جانبی وجود دارد که می توان با نگهداری داده ها در محیط های قابل اعتماد به دست آورد، مانند کنترل بیشتر بر نحوه دسترسی، استفاده و اشتراک گذاری اطلاعات.
در قسمت دوم این مجموعه، به دو عامل کلیدی دیگر که در بازگشت به کشور نقش دارند، خواهیم پرداخت: ظهور Kubernetes و انعطاف پذیری کانتینرها.
ما بهترین پشتیبان گیری ابری را معرفی کرده ایم.
این مقاله به عنوان بخشی از کانال Expert Insights TechRadarPro تهیه شده است که در آن بهترین و باهوش ترین ذهن ها در صنعت فناوری امروز را معرفی می کنیم. نظرات بیان شده در اینجا نظرات نویسنده است و لزوماً نظرات TechRadarPro یا Future plc نیست. اگر علاقه مند به مشارکت هستید، اطلاعات بیشتری را در اینجا بیابید: https://www.techradar.com/news/submit-your-story-to-techradar-pro
ارسال نظر