این بنیانگذاران ساختار شرکتی اخلاقی تری برای استارت آپ ها می خواهند
مدتهاست که استدلال کرده ام که هیجان زده شدن VCها در مورد تغییرات آب و هوایی ترسناک است و هدف یک استارتاپ توقف وجود است. اما من در تشریح آنچه که بنیانگذاران استارتاپ واقعاً می توانند برای ایجاد یک شرکت پایدارتر در دنیایی که به سمت بحران آب و هوایی در حال حرکت است، انجام دهند، موفق نبودم.
آمیت پل و نیلز فون هایجن را وارد کنید، که چند سال گذشته را صرف فکر کردن در مورد چگونگی تشکیل شرکتها کردهاند و آیا رویکرد جایگزینی وجود دارد که میتوانیم اتخاذ کنیم. در زادگاهشان سوئد، این دو با یک ساختار سازمانی جایگزین آمده اند که هدف آن بازتعریف طرز تفکر ما در مورد پایداری و شیوه های تجاری احیاکننده است.
این مدل سازمانی جدید که ارگانیسم جامعه احیا کننده (RCO) نامیده می شود، فقط یک چارچوب نظری نیست. هدف آن این است که یک رویکرد عملی برای ادغام پایداری در هسته عملیات باشد. این مدل با در هم تنیدن اصول احیاکننده و دایره ای در تار و پود ساختار شرکت، می خواهد استاندارد جدیدی برای مسئولیت شرکتی و سرپرستی زیست محیطی ایجاد کند.
این چارچوب قبلاً مهر تأیید آزمایشی مقامات سوئدی را دریافت کرده است زیرا اولین شرکتی که این مدل را ایجاد کرد. این شرکت، Innrwrks، توسط پل و فون هایجن تأسیس شد و تلاش میکند تا طرحی باشد که چگونه استارتآپهای دیگر میتوانند بر اساس همین مدل بسازند.
پذیرش آزمایشی مدل RCO توسط سوئد نشان دهنده گامی رو به جلو در حرکت جهانی به سمت پایداری و شیوه های تجاری احیاکننده است. این مدلی با حمایت دولت ارائه میکند که شرکتها میتوانند به دنبال یک رویکرد برای ایجاد کسبوکارهای پایدارتر باشند.
یک ایده
پیدایش مدل RCO را میتوان به مجموعهای از بحثها بین پل و فون هایجن در مدرسه بازرگانی ردیابی کرد، جایی که آنها محدودیتهایی را که مدلهای کسبوکار موجود در هنگام پرداختن به چالشهای محیطی تحت فشار قرار میگیرند، تحلیل کردند. آنها دریافتند که در حالی که یک حرکت رو به رشد به سمت پایداری وجود دارد، بیشتر تلاشهای استارتآپها سطحی باقی مانده و در مقابله با علل ریشهای تخریب زیستمحیطی شکست خوردهاند.
پل او میگوید که با پیشینهای که در علم محیطزیست دارد، مدتهاست طرفدار روشهایی بوده است که آسیب به محیطزیست را به حداقل میرساند و به بازسازی آن کمک میکند. حرفه او با تلاش هایی برای پر کردن شکاف بین نظارت محیط زیست و سودآوری مشخص شده است - او یکی از اعضای صندوق دفاع از محیط زیست است و بخشی از راهکارهای CodeGreen بود که بر کمک به املاک و مستغلات در مسیر کم کربن تمرکز دارد.
در همین حال، فون هیجن یک کارآفرین سریالی است (ما هشت عنوان از بنیانگذاران را در لینکدین او شمردیم) از طیف گسترده ای از شرکت هایی که در فضاهای مشکل ادغام می شوند و به عنوان کاتالیزور برای تغییر عمل می کنند. او همچنین یک سرمایهگذار در مراحل اولیه است که بر استارتآپهای پایدار تمرکز میکند (به عنوان بخشی از Svärd von Heijne).
فون هایجن گفت: «من در فرهنگ و روایت مدرسه تجارت بسیار گیر کرده ام. ما اینجا هستیم تا چیزها را بسازیم و سپس آنها را در سریع ترین زمان ممکن مقیاس کنیم، و سپس کسی پول دربیاورد. این پایان داستان است. جایی در طول خط، موضوع به چیزی غیر از جلب رضایت سرمایهگذاران یا به نظر رسیدن من برای افراد دیگر تبدیل شد.» او توضیح داد.
مدل RCO
پل و فون هیجن به TechCrunch+ گفتند که مدل RCO از نظریه سیستمهای زنده الهام گرفته شده است، که بر اهمیت طراحی سازمانها به گونهای که سازگار، انعطافپذیر و قادر به پیشرفت در هماهنگی با دنیای طبیعی باشند، تأکید میکند.
به گفته پل، RCO دارای سه بخش منحصر به فرد است. یک بخش قانون اساسی است، یا چیزی که بنیانگذاران آن را کد منبع می نامند - افقی که یک شرکت به آن نگاه می کند. این افق هرگز نمی تواند پاسخگو باشد. این سوالی است که بیانگر اساسنامه سازمان است و ما را راهنمایی می کند.»
بخش دوم تداعی است. "انجمن اهداف شرکت را حفظ کرده و از آنها محافظت می کند و به حفظ آنها در مسیر کمک می کند. نمیتواند به شرکت بگوید چه کاری انجام دهد، اما در چند مورد، میتواند به شرکت بگوید چه کاری را انجام ندهد .»
بخش سوم که زیربنای دو مورد دیگر است، مربوط به چرخه عمر شرکت است. پل بيان کرد : "استارت آپ برای همیشه یک استارت آپ نیست: منطق استارتاپ باید تغییر کند." در ابتدا یک استارتاپ باید منابع زیادی را به دست آورد، اما در نقطه ای، پیچیده تر می شود و ساختارهایی را شکل می دهد. آن وقت است که تبدیل به یک شرکت واقعی می شود. جنبه سوم RCO به ما کمک می کند تا در مورد شرکت به عنوان یک ارگانیسم در حال رشد و در حال تغییر فکر کنیم.
با ترسیم موازی بین سیستمهای طبیعی و ساختارهای سازمانی، مدل RCO از کسبوکارها برای تقلید از انعطافپذیری، سازگاری و ظرفیت احیاکننده سیستمهای زنده حمایت میکند. این شامل ایجاد عملیات تجاری کارآمد و سازگار است که می تواند به اکوسیستم ها و جوامعی که با آنها در تعامل هستند کمک مثبتی داشته باشد.
ستون های دوگانه مدل RCO بازسازی و دایره ای بودن هستند. بازسازی بر تقویت و احیای اکوسیستم ها، جوامع و منابع طبیعی تمرکز دارد. کسبوکارهایی که از این چارچوب پیروی میکنند برای کمک مثبت به محیطزیست و فراتر از پایداری برای بهبود فعالانه سلامت اکولوژیکی و رفاه اجتماعی طراحی شدهاند. دایره ای بودن مفهوم طراحی از بین بردن زباله و آلودگی، حفظ محصولات و مواد در حال استفاده و بازسازی سیستم های طبیعی است.
عملی کردن آن
پیاده سازی مدل RCO مستلزم آن است که کسب و کارها به طور اساسی نحوه مفهوم سازی نقش خود در جامعه و محیط را تغییر دهند. این مستلزم این است:
طراحی با هدف : کسبوکارها باید هدف خود را بازتعریف کنند تا با اصول احیاکننده و دایرهای هماهنگ شوند و اطمینان حاصل کنند که هر جنبهای از عملیات آنها به محیط و جامعه کمک میکند.
ایجاد ارزش کل نگر : مدل RCO بر ایجاد ارزش در ابعاد اقتصادی، زیست محیطی و اجتماعی تاکید دارد. این شامل بازنگری در مدل کسب و کار برای بهینه سازی پایداری و انعطاف پذیری است.
حاکمیت و رهبری تطبیقی : مدل RCO نیازمند ساختارهای حاکمیت تطبیقی و سبکهای رهبری است که به شرایط محیطی و اجتماعی در حال تغییر پاسخگو باشد.
تعامل و همکاری : موفقیت تحت مدل RCO به مشارکت ذینفعان و تقویت همکاری در بین بخشها و صنایع متکی است. با همکاری، کسبوکارها، دولتها و جوامع میتوانند گذار به سمت اقتصادهای احیاکننده و دایرهای را پیش ببرند.
فناوری نقش مهمی در فعال کردن مدل RCO ایفا می کند. از مواد پیشرفته و انرژیهای تجدیدپذیر گرفته تا پلتفرمهای دیجیتال و فناوریهای اقتصاد دایرهای، نوآوری کلیدی برای اجرای اصول بازسازی و دایرهای است. کسب و کارها باید از فناوری برای طراحی محصولات و خدماتی استفاده کنند که نه تنها پایدار باشند، بلکه طبیعتاً احیاکننده نیز هستند.
شرکت خود این دو، Innrwrks، قصد دارد نشان دهد که چگونه شرکت ها می توانند از نظر اقتصادی رشد کنند و در عین حال به طور فعال در بازسازی و احیای اکوسیستم های طبیعی و همچنین تقویت رفاه اجتماعی مشارکت داشته باشند.
مسیر همواری نیست
همانطور که ممکن است انتظار داشته باشید، سفر به سمت پیشگامی و اجرای مدل RCO مملو از چالش های متعددی بود که از موانع قانونی تا مقاومت فرهنگی را شامل می شد.
بنیانگذاران به TechCrunch گفتند که یکی از مهمترین چالش ها پیمایش در وب پیچیده الزامات قانونی و مقرراتی بود. قوانین شرکتی به ندرت برای تطبیق ساختارهای تجاری با اولویت بازسازی محیطی و اجتماعی به عنوان اصول عملیاتی اصلی مجهز شده است.
مجموعه دیگری از موانع مهم ناشی از هنجارها و ذهنیتهای فرهنگی ریشهدار است که به نفع مدلهای سنتی و خطی عملیات است. متقاعد کردن رهبران کسب و کار، سرمایه گذاران و حتی مصرف کنندگان برای پذیرش مدلی که اساساً موفقیت را بازتعریف می کند، کار در حال پیشرفت است.
دیدن برخی کشورها برای تغییر در سطح ساختار شرکت، دلگرم کننده است، اما در سطح جهانی، احتمالاً یک مبارزه سخت و دشوار خواهد بود. چالشها شامل پارادایمهای تجاری مستحکم، عبور از موانع نظارتی و سیاستگذاری، و تضمین سرمایهگذاریهای لازم برای انتقال خواهد بود. با این حال، این چالش ها همچنین فرصت هایی را برای نوآوری، همکاری و رهبری ارائه می دهند.
نگرانی اصلی من این است که آیا این مدل خطرات جدیدی را به مشاغل وارد می کند یا خیر. استارتآپهای در مراحل اولیه به اندازه کافی خطرناک هستند، اما اگر RCO به طور بالقوه بتواند فرصت خروج را مسدود کند (مثلاً اگر یک شرکت کمتر دقیق بخواهد استارتآپ را بخرد)، میتواند قرص سمی برای سرمایهگذاری بالقوه VC باشد.
ارسال نظر