اینگرید 23 میلیون دلار دریافت می کند تا پلتفرم تحویل تجارت الکترونیکی را گسترش دهد که «ارسال رایگان» را حذف می کند.
اینگرید - یک استارتاپ از استکهلم، سوئد، نه این نویسنده (متاسفانه) - 21 میلیون یورو یا کمی کمتر از 23 میلیون دلار جمع آوری کرده است تا به رشد کسب و کاری کمک کند که هدف آن بهبود آخرین مایل نامرتب خرید آنلاین، تحویل است. این شرکت با استفاده از علم داده و برخی ایدههای بزرگ در مورد چگونگی تکامل تحویل در سالهای آینده، در مسیری بلندپروازانه برای گسترش به بازارهای بیشتر در اروپا قرار دارد.
در میان بسیاری از نقاط استرس در ماشین های تجارت الکترونیک، تحویل مدت طولانی به عنوان یکی از دردناک ترین موارد دیده می شود. می تواند هزینه زیادی داشته باشد (هم برای خریداران و هم برای فروشندگان). این فرآیند بهخصوص زمانی که مشکلی پیش میآید (به خصوص وقتی برای آن «امتیاز» پول پرداخت کردهایم، آزاردهنده است. می تواند احساس کند که اثرات زیست محیطی نامناسبی دارد. و توسط غولهایی مانند آمازون به مزیت رقابتی تبدیل شده است و عضویتهای Prime آن ارسال «رایگان» را ارائه میدهند، و آن را تبدیل به چیزی میکنند که هر خردهفروشی برای همیشه با ضربه مستقیم به حاشیههای خود به دنبال آن خواهد بود.
پیوتر زالسکی، بنیانگذار و مدیر عامل اینگرید در مصاحبه ای گفت: «تحویل بزرگترین معمای حل نشده، بخش تحویل است. "این جایی است که بیشتر کارها اشتباه می شود."
اینگرید همه اینها را دیده است، و معتقد است که می تواند آن را با پلتفرمی که برای پوشش آنچه Zaleski به عنوان تجربه تحویل "پایان به انتها" توصیف می کند، درست کند.
از طریق یک API، خدمات آن در جریان خرید یک خردهفروش ادغام میشود، به طوری که خریداران میتوانند ایده دقیقتری و زودتر از قیمتگذاری محموله دریافت کنند تا از شوک خروج و رها شدن سبد خرید بعدی جلوگیری کنند.
Ingrid با هر ارائهدهنده تحویل که یک خردهفروش خاص استفاده میکند یکپارچهسازی میکند - و میتواند به آن خردهفروشها کمک کند تا حاملها یا نقاط تحویل بیشتری را اضافه کنند - تا انتخابهایی را برای مشتریان فراهم کند که در مورد خدمات تحویل، سرعت و قیمتی که میخواهند استفاده کنند. اینگرید سپس به مدیریت فرآیند پس از فروش، از ردیابی سفارش تا مشتری و همچنین کمک به فرآیند بازگشت در صورت نیاز کمک میکند، به این دلیل که سال گذشته یک متخصص بازده، Turnr را خریداری کرد و آن را در خود ادغام کرد. پلت فرم بزرگتر
و اگر اصلاً کنجکاو هستید: اینگرید نامی از کسب و کار برای اطمینان از پوشش در TechCrunch توسط من، اینگرید، گذاشته نشده است. این یک تصمیم تصادفی تر بود: زالسکی و هم بنیانگذارش آندرس اکمن (مدیر توسعه کسب و کار) نامی مرتبط و مثبت می خواستند که در اولین بازارهای آن، در شمال اروپا طنین انداز شود. و اینکه می تواند صادرات کند اما برخی از اخلاق اسکاندیناوی خود را در برندسازی آینده حفظ کند. با جستجو در نامهای مختلف، متوجه شد که Ingrid.com برای یک فرد خصوصی ثبت شده است - زنی که پدرش در دهه 1990 در زمینه فناوری کار میکرد و پیشاپیش یک نام دامنه برای دخترش با نام او خریداری کرد، در صورتی که روزی به آن نیاز داشت. بنیانگذاران Ingrid از اینکه دیدند که قبلاً توسط یک دامین اسکواتر که تقاضای قیمتی مضحک می کرد، به دام نیفتاده بود، همانطور که بسیاری از ساده ترین دامنه ها هستند، شوکه شدند. و پس معامله ای انجام داد و موفق شد او را با فروش آن موافقت کند.
با بازگشت به اینگرید استارتآپ، درک اساسی شرکت این است که برای هر خردهفروشی که آمازون نیست، انجام کار و تدارکات هسته اصلی کاری نیست و برای کسانی که تخصصشان تحویل است، آنها در تجارت الکترونیک متخصص نیستند. پس ارائه خدماتی که بتواند اینها را بهتر به هم بچسباند برای هر دو مفید خواهد بود.
پلتفرم Ingrid در حال حاضر به حدود 250 مشتری در 180 کشور خدمات می دهد و تا به امروز 130 میلیون سفارش برای آنها پردازش کرده است (در حال حاضر حدود 40 میلیون سالانه). درآمد یا ارزش گذاری با این دور را فاش نمی کند، که کل مبلغ جمع آوری شده توسط استارت آپ را به 32 میلیون یورو می رساند.
اینگرید یک مشکل بسیار واضح را شناسایی کرده است که مطمئناً می تواند از رفع آن استفاده کند، اما با چند چالش نیز روبرو است.
اولین مورد آن چیزی است که زالسکی اذعان می کند که یک مشکل "شروع سرد" است. برای یک شرکت ایجاد یک کسب و کار بر روی شبکه ای از روابط موجود بسیار ساده تر از ایجاد آن کسب و کار از ابتدا است. پس ، در حالی که شرکت در حال حاضر سهم چشمگیر 20٪ از بازار مصرف در کشور اصلی خود سوئد را در اختیار دارد - که Zaleski به من بيان کرد که "بیش از 15٪ از مصرف کنندگان" خرید آنلاین از اینگرید به هر طریقی استفاده می کنند - و در حالی که با قضاوت بر اساس شتاب کسب و کار در حال حاضر، این امر به رشد خوبی در سال های آینده کمک خواهد کرد. وقتی اینگرید می خواهد وارد بازارهای کاملاً جدیدی شود، چالش های بیشتری را به همراه دارد.
یکی از راهحلهای آن این است که بر روی کتهای مشتریان بزرگتر خود سوار شوید و از طریق همکاری با آنها در بازارهای جدید گسترش پیدا کنید، کاری که اینگرید انجام میدهد. زالسکی گفت: «تنها راه ساختن یک پلتفرم جهنمی است که خرده فروشان بخواهند از آن برای گرفتن موقعیت حجم استفاده کنند. فهرست مشتریان فعلی اینگرید شامل Paul Smith، ME+EM، Sneakersnstuff، Estrid و Farmasiet است.
چالش دیگر این واقعیت است که بسیاری دیگر وجود دارند که همان چالشهای Ingrid را شناسایی کردهاند و همچنین در حال ایجاد پلتفرمهای مدیریت تحویل برای رفع آنها هستند. FarEye، Shipsy و بسیاری دیگر ممکن است رویکردها، محصولات و جغرافیای متفاوتی داشته باشند که در آن فعالیت می کنند، اما واقعیت این است که همه آنها راه حل هایی برای مشکلات یکسان ارائه می دهند.
برای اینگرید، تمرکز و موفقیت در منطقه فعلی، نقطه فروش منحصر به فرد آن است. همچنین از علم داده برای کمک به بهینه سازی کل فرآیند استفاده می کند. نه تنها به طور فزایندهای تقسیمبندی مصرفکنندگان را درک میکند، بلکه میتواند گزینههایی را به آنها ارائه دهد که معتقد است در نتیجه احتمال استفاده از آنها بیشتر است.
در واقع همه اینها چیزی است که این بار چشم سرمایه گذاران را به خود جلب کرده است
پائولا روئیز آزکوئه، مدیر Verdane که سرمایهگذاری را بر عهده داشت، گفت: «ما برای مدت طولانی به دنبال نرمافزار فعالسازی تجارت الکترونیک بودهایم، و بله، فضای بسیار شلوغی است و درک نحوه کارکرد آن زمان میبرد. این شرکت در کنار Schibsted Ventures، بازوی سرمایه گذاری شرکت رسانه ای، که سرمایه گذار دیگر در این دور است. اما چون شرکت ها را می شناسیم، می توانیم [فضا] را تشریح کرده و برندگان را شناسایی کنیم. ما دوست داریم که اینگرید اینقدر بر تجربه مشتری متمرکز است. آنها در این زمینه بهینه سازی کرده اند در حالی که دیگران هنوز از نقطه نظر لجستیک فکر می کنند.
و این ما را به چالش سوم می رساند، اگرچه زالسکی آن را اینگونه نمی بیند. بله، خدمات به مشتری و تصور بالاتر از اینکه مشتریان خدمات خاصی را بر سایر خدمات ترجیح می دهند، حتی اگر گران تر باشند، ایده ارزشمندی به نظر می رسد. این بدان معناست که یک خریدار ممکن است مسیر تحویل گرانتری را انتخاب کند، زیرا دوستدار محیطزیست است، برای مثال، اگر مشتری بخواهد آن را در اولویت قرار دهد. اما در واقع، بسیاری از مشتریان فقط به سراغ گزینههای ارزانتر میروند. این یکی از دلایلی است که چرا پرایم و آمازون به کشتن آن در بازار ادامه میدهند و چرا دست بسیاری دیگر را مجبور کردهاند تا دریابند که چگونه «ارسال رایگان» را ارائه کنند.
واقعیت این است که رایگان هرگز واقعاً رایگان نیست، و زالسکی و اینگرید معتقدند که این هدفی بلندمدت نیست که هر کسی باید دنبالش باشد، زیرا در نهایت باعث از بین رفتن کسبوکارها میشود. پس ، در حالی که یک پلتفرم تحویل ممکن است به طور بالقوه محصولی را در نظر بگیرد که به طور موثر رقیبی به سبک آمازون پرایم برای خرده فروشانی که میخواهند آن مزایا را ارائه دهند اما میخواهند از پرداخت هزینه به آمازون اجتناب کنند یا مالکیت حیاتی مشتری را در این فرآیند از دست بدهند، ایجاد کند، زالسکی بيان کرد که Ingrid کسی نخواهد بود که آن را بسازد.
او گفت: "من مخالف حمل و نقل رایگان هستم." اما او رویکرد بسیار اجتماعی به روش هایی برای کاهش هزینه های حمل و نقل و انتقال پس انداز به خریداران در بازارهایی دارد که اینگرید در آن نفوذ قوی دارد. «اگر از پلتفرم ما استفاده میکنید، و چندین خردهفروش نیز از آن استفاده میکنند، میتوانید مثلاً با پنجشنبهای موافقت کنید که در آن بستهها در یک منطقه برای همه آن خردهفروشان تحویل داده میشوند، در مقایسه با توزیع در طول هفته. این به معنای صرفه جویی در پول در سمت حامل است. »
ارسال نظر