یک دهه شکست فینتک: 4 نوآوری که با هیاهوها مطابقت نداشتند

در دهه گذشته ، فینتک از برچسبی برای استارتآپهای پر زرق و برق به جنبشی پایدار تبدیل شده است که صنعت خدمات مالی سنتی را مختل کرده است. در مورد موفقیت فین تک و اینکه چگونه این موج نوآوری تکنولوژیکی زندگی مصرف کنندگان را تغییر داده است، مطالب زیادی نوشته شده است.
اما در تمام جشن های موفقیت و میلیاردها دلار سرمایه گذاری خطرپذیر، ایده هایی که موفق نشدند گم شدند. در دهه گذشته، بسیاری از نوآوریهای نویدبخش شکست خوردند و انتظارات را برآورده نکردند. مهم است که نه تنها موفقیت را جشن بگیرید، بلکه از شکست نیز درس بگیرید.
ارزش این را دارد که ابتدا تعریف کنیم که چگونه «شکست» را دسته بندی می کنیم. این مقاله بر روی برجسته کردن مرگ استارتآپهای برجسته فینتک که هرگز ارزشگذاری والای خود را توجیه نکردند، متمرکز نیست. همچنین ابتکارات شکست خورده مختلف شرکت های بزرگ مانند بلومبرگ بلک یا SmarthWealth از UBS را تحلیل نمی کنیم.
در عوض، این قطعه بر روی ایدههای فینتک تمرکز خواهد کرد که درجاتی از تبلیغات اولیه و شتاب را دریافت کردند، اما در نهایت به وعدههای خود عمل نکردند. ما ایده هایی را تحلیل خواهیم کرد که نتوانسته اند به جریان اصلی تبدیل شوند و خدمات مالی را به روشی که بنیانگذاران در نظر داشتند تغییر دهند.
مشاوره خرید/فروش/نگهداری مبتنی بر الگوریتم برای پرتفوی سرمایه گذاری
فین تک باید به خاطر داشته باشد که مصرف کننده معمولی دوست ندارد به پول فکر کند و اغلب می خواهد شخص دیگری از آن مراقبت کند.
چندین شرکت که در نهایت «مشاوران روبو» نامیده میشوند، زندگی خود را به عنوان یک شرکت فینتک آغاز کردند که خرید، فروش و مشاوره مبتنی بر الگوریتم را برای سبد سرمایهگذاری کاربر ارائه میداد. مشتریان نام کاربری و رمز عبور خود را برای حسابهای مالی خود وارد میکنند، و این خدمات توصیههای جامع و ویژه برای هر شرکت ارائه میدهند (مثلاً این سهام را بفروشید و به جای آن این ETF را بخرید).
این فناوری به مصرفکنندگان کمک میکند تا سبد سرمایهگذاری خود را در تمام حسابهای خود بدون توجه به اینکه در کدام موسسه نگهداری میشوند، بهبود بخشند. در زیر تصویری از این که به نظر می رسید را مشاهده می کنید.
این فناوری بسیار چشمگیر بود، اما این ایده به جریان اصلی تبدیل نشد. طی چند سال، شرکتهایی که این خدمات را ارائه میکردند (مانند Financial Guard، FutureAdvisor، Jemstep و SigFig) همگی به یک مدل تجاری متفاوت روی آوردند. به گفته سایمون روی، مدیر عامل سابق Jemstep، «هزینه برای استارتآپهای بدون برند برای به دست آوردن مشتریانی که هم به اندازه کافی ثروتمند بودند و هم مایل به تجارت پرتفوی خود با استفاده از خدمات ما بودند، بسیار بالا بود. ما نتوانستیم آنقدر پیدا کنیم که اقتصاد کار کند، و مانند بقیه، چرخیدیم.»
چرا غول های تثبیت شده خدمات مالی به مشتریان خود دسترسی مستقیم به این فناوری را نمی دهند؟ از آنجایی که بسیاری از شرکتهای بزرگ صندوقهای سرمایهگذاری مشترک و ETF اختصاصی خود را ارائه میکنند، که یک موتور مشاوره خرید/فروش/نگهداری مستقل ممکن است فروش آنها را توصیه کند، صنعت مستقر علاقهای به ارائه خدماتی به مشتریان که بتواند پول را از شرکت دور کند، نداشت.
پس ، در سال 2023، میانگین ابزار سرمایه گذاری آنلاین نسبت به خدماتی که یک دهه پیش در دسترس بودند، بسیار کمتر است.
وام و بیمه همتا به همتا (P2P).
در دهه 2010، وام دهی P2P و استارت آپ های بیمه مورد توجه قابل توجهی قرار گرفتند. شرکت هایی مانند Lending Club و Prosper در فضای وام دهی، و Lemonade و Friendsurance در فضای بیمه، کسب و کار خود را با تمرکز بر مدل P2P راه اندازی کردند. این مدل تجربه و معامله بهتری را نسبت به دریافت وام یا بیمه نامه از یک شرکت بی چهره نوید می داد.
ارسال نظر